کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثر گناه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اعتصام
فرهنگ نامها
(تلفظ: eetesām) (عربی) (در قدیم) متوسل گردیدن ، پناهنده شدن؛ خویشتن را از گناه بازداشتن، معصوم بودن ، معصومیت ، بازماندن از گناه به لطف خدا ، خویشتن داری از گناه .
-
میثم
فرهنگ نامها
meysam وسیله ی گناه (هم خانواده ی اثم)
-
سارادخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: sārā doxt) دختر خالص و پاک ، دختر مبرا از گناه و پاکیزه .
-
صاین
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāyen) (عربی) (در قدیم) نگهدارنده ، محافظ ؛ (به مجاز) حفظ کنندهی خویشتن از گناه ، پرهیزکار .
-
بخشایش
فرهنگ نامها
(تلفظ: baxšāyeš) (اسم مصدر از بخشودن و بخشاییدن)، گذشت و چشم پوشی کردن گناه یا کار نادرست کسی ، عفو ، رأفت ، رحمت و شفقت .
-
بریدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: bari doxt) (عربی ـ فارسی) (بَری = پاکیزه ، مبرا + دخت = دختر) ، دختر پاکیزه و پاکدامن و مبرا از گناه.
-
پارسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: pārsā) آن که از ارتکاب گناه و خطا پرهیز کند ، پرهیزگار ، زاهد ، متقی ، دیندار ، متدین ، مقدس ، عارف ، دانشمند .
-
عصمت
فرهنگ نامها
(تلفظ: esmat) (عربی) معصوم بودن ، بیگناهی ، پاکدامنی ، ناموس و عفت زنان ؛ (در قدیم) نگهداری و محافظت؛ (در فلسفه قدیم) ملکهی اجتناب از گناه .
-
عصمتالزمان
فرهنگ نامها
(تلفظ: esmatozzamān) (عربی) بیگناه و پاک در دوران و زمان ، آن که در دوران خود مبرا از گناه می باشد ، پاکدامن .
-
شفیع
فرهنگ نامها
(تلفظ: šafie) (عربی) آن که تقاضای عفو و بخشش گناه کسی را از دیگری میکند ، شفاعت کننده ، شفاعتگر.
-
صونا
فرهنگ نامها
(تلفظ: so(w)nā) (عربی ـ فارسی) (صون + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به صون ، خویشتن داری از گناه ، صیانت .
-
پارساکیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: pārsā kiyā) (پارسا = آن که از گناه بپرهیزد ، پاکدامن + کیا = کسی که پادشاه بزرگ باشد) ، پادشاهِ بزرگ و پرهیزکار و پاکدامن ؛ (در اعلام) نام یکی از اُمرای درگاه کارکیا.
-
پاکسار
فرهنگ نامها
(تلفظ: pāksār) [پاک + سار (جزء پسین بعضی کلمههای مرکب به معنی ' شبیه و مانند ')] شبیه و مانند پاک؛ (به مجاز) پاک ، بیآلایش ، مبرا از بدی و گناه ، درست ، درستکار ، بیعیب و نقص.
-
مقدسه
فرهنگ نامها
(تلفظ: moqaddase) (عربی) (مؤنث مقدس) ، مقدس ، دارای تقدس و پاکی ، مبرا از هر آلودگی ، پاک و قابل احترام دانسته شده بویژه از نظر مذهبی ؛ آنکه از پلیدی و زشتی و گناه دوری میکند ، پارسا .
-
گلپاک
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol pāk) [گل + پاک = پاکیزه ، روشن ، درخشان ؛ در قدیم خالص و ناب]، گلِ پاکیزه و روشن و درخشان؛ به مجاز) زیباروی با طراوت و پاکیزه و مبرا از گناه .