کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آن را پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سدن
فرهنگ نامها
(تلفظ: saden) خدمتکردن کعبه را یا بتخانه را ، فروهشتن جامه یا پرده را .
-
فرهومند
فرهنگ نامها
(تلفظ: farreumand) مرد نورانی را میگویند و آن را فرمند نیز گویند . ← فرمند و فرهمند .
-
مهْدیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: mahdiye) (عربی) کسی که خداوند رستگاری را و راه راست را برایش تعیین کرد .
-
شیدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: šeydā) عاشق ، دلداده ؛ (در قدیم) آشفته و پریشان ؛ (در عرفان) شدت غلیان عشق و عاشقی را گویند، در این مقام عاشق خود را فراموش میکند . اهل جذبات را نیز شیدا گویند .
-
محدث
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohaddes) (عربی) (در ادیان) آن که احادیث پیشوایان دینی را میداند و آنها را بیان میکند ؛ (در قدیم)قصه گو ، مورخ .
-
هامان
فرهنگ نامها
(تلفظ: hāmān) (در اعلام) هامان [مشهور] وزیر اخشویروش [خشیارشا که او را با اردشیر خلط کردهاند] بود که بر مردخای یهودی غضبناک شد. [زیرا که وی را تعظیم ننموده بود] ، بدین لحاظ پادشاه را بر آن داشت که فرمانی صادر کند که یهود را در تمام ممالک فارس به قتل...
-
کهبد
فرهنگ نامها
(تلفظ: kahbod) (مرکب از ' کَه ' به معنی بوتهی زرگری و ' بُد ' به معنی مخدوم) ، مدیر و مخصوصاً به معنی کسی که مسکوکات [سکهها] را برای جدا کردن خوب از بد آزمایش کند و عموماً به معنی کسی که نیک را از بد و صواب را از خطا تشخیص دهد.
-
سالک
فرهنگ نامها
(تلفظ: sālek) (عربی) آن که راهی را طی کند ، رونده ، راه رو ؛ (در تصوف) آن که مراحل سلوک عرفانی را معمولاً با ارشاد پیری میگذراند .
-
پری
فرهنگ نامها
(تلفظ: pari) (فرهنگ عوام) موجودی لطیف و بسیار زیبا و نیکوکار و نامرئی که گاه خود را نشان دهد و با جمالش انسان را فریفتهی خود میکند ؛ (به مجاز) زیبارو و دارای اندام ظریف.
-
جرجیس
فرهنگ نامها
(تلفظ: jerjis) (عربی) گل سیاه ؛ (در اعلام) نام پیامبری از بنیاسرائیل که به انواع عقوبت او را میکشتند ، باز به امر الهی زنده میشد و امتِ خود را دعوت میکرد .
-
جهان بین
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān bin) ویژگی آن که جهان را میبیند ؛ (در قدیم) (به مجاز) چشم و دیده ؛ (در قدیم) آنچه جهان را در آن میتوان دید ؛ جهان نما .
-
شباویز
فرهنگ نامها
(تلفظ: šabāviz) (= شب آویز) ، مرغی که به شب خود را به یک پای بیاویزد و حق حق گوید و او را حق گوی نیز گویند ، مرغ شب آهنگ .
-
رازدار
فرهنگ نامها
(تلفظ: rāz dār) آن که اسرار را افشا نمیکند ، راز نگهدار .
-
گلپیرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol pirā) پیرایش دهندهی گل ، آن که گل را بپیراید .
-
ارشیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršiyā) به لغت زند و پازند تخت و اورنگ شاهان را میگویند ، گاه ، تخت.