کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آرام
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārām) سکون ، ثبات ، آسایش ، طمأنینه ، صلح ، آشتی ، راحت ؛ (در قدیم) مایهی آرامش ، آرامش بخش ، تسلی بخش.
-
واژههای مشابه
-
آرامچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārām čehr) (آرام + چهر= چهره) آنکه چهرهاش نشانگر آرامش است ؛ از نژاد و گوهر آرام .
-
آرامدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārām doxt) (آرام + دخت = دختر) دختر آرام و سازگار ، زنی که در زندگی با همه چیز مدارا کند .
-
دل آرام
فرهنگ نامها
آرامش دهنده قلب، تسکین دهنده دل
-
جستوجو در متن
-
آرامه
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārāme) منسوب به آرام ← آرام .
-
هیمن
فرهنگ نامها
(تلفظ: himan) (کردی ، hemin ) آرام .
-
ساوین
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāvin) (= ساویس) ، ← ساویس . به علاوه آسوده و آرام ؛ نام جایی.
-
ودیع
فرهنگ نامها
(تلفظ: vadie) (عربی) آرام ، ساکن و نرمخوی .
-
هیدی
فرهنگ نامها
(تلفظ: hidi) (کردی) آرام ، آهسته ، بردبار.
-
رامدخت
فرهنگ نامها
(تلفظ: rām doxt) (رام + دخت = دختر) ، دختر مطیع و آرام .
-
سپهرام
فرهنگ نامها
(تلفظ: sepahrām) موجب آرام و قرار سپاه ، آرامش لشکریان .
-
شادلین
فرهنگ نامها
(تلفظ: šādlin) (شاد + لین = نرمی و ملایمت) ، شاد رویِ نرمخو و آرام .
-
مهیلا
فرهنگ نامها
مهربان، آرام ؛متین ،باوقار، هلهله و شادی اسم عربی