کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آتیش به جون گرفته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فالق
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāleq) (عربی) (در قدیم) شکافنده . ]این واژه بر گرفته از ' فالق الاصباح ' به معنی شکافندهی صبحگاهان، روشن کنندهی صبح و همینطور خداوند است و از قرآن کریم گرفته شده است[.
-
سرجام
فرهنگ نامها
کوتاه شده نام سرخ جامگان می باشد که در میان عوام از آن به عنوان نام پسر به کار گرفته می شود
-
گلرام
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol rām) [گل + رام = مأنوس ، خوگیر ، الفت گرفته ، در قدیم موافق ، سازگار ، در قدیم) شاد ، خوشحال] آن که با گل مأنوس شده و الفت گرفته است ؛ آن که دارای طبعی موافق و سازگار با گل است ؛ گل شاد و خوشحال ؛ به مجاز) زیباروی شاد و با طراوت .
-
فاطمه
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāteme) (عربی) (مؤنث فاطم) ، به معنی زنی که بچهی دوساله را از شیر گرفته ؛ (در اعلام) دختر پیغمبر اکرم (ص) ملقب به زهرا (س).
-
قائم
فرهنگ نامها
(تلفظ: qā’em) (عربی) ایستاده ، به حالت عمودی قرار گرفته ؛ (در ادیان) لقب امام دوازدهم شیعیان که غایب است (عج) ؛ (در قدیم) اقامه کنندهی حق ، برپادارندهی دین ؛ (به مجاز) قدرتمند و با اراده .
-
فرود
فرهنگ نامها
(تلفظ: forud) (به مجاز) فرا رسیدن ؛ (در قدیم) پایین ، نشیب ، سرازیری ، قرار گرفته در مرتبهی پایین از جهت مقام ؛ (در اعلام) پسر سیاوش از ' جریره ' دختر پیران ویسه .
-
نوبهار
فرهنگ نامها
(تلفظ: no(w)bahār) آغاز فصل بهار ؛ (در قدیم) سبزهی نو رسته ، گل و شکوفهی تازه روییده ؛ نو بهار (از سنسکریت) (در قدیم) به معنی معشوق یا زن زیبا ؛ ]در اصل نام معبد بودایی در بلخ بوده و به علت وجود بتهای زیبا در آن ، ' مشبه به ' زیبارویان و معشوقگان ...
-
مروه
فرهنگ نامها
(تلفظ: moravah) به معنی مُرَوَح است که بسیار خوشبو و معطر کننده است ، خوشبوی شده ، بوی عطر گرفته ؛ چنانچه این کلمه به فتح اول (مَروه) تلفظ شود محلی است که حاجیان در مراسم حج بین آن و صفا ' سعی' میکنند که در اصطلاع عارفان صیانت نفس ، حفظ دین ، حرمت م...
-
دعا
فرهنگ نامها
(تلفظ: doeā) (عربی) درخواست کردن چیزی از خداوند یا بزرگان دین هنگام نیاز ، اضطرار، آمرزش خواستن و مانند آنها ؛ هر یک از مجموعه سخنانی که معمولاً به زبان عربی است و از قرآن یا سخنان امامان و بزرگان دین گرفته شده است.
-
نیکا
فرهنگ نامها
(تلفظ: nikā) خوب ، خوش ، زیبا ، ظریف ؛ (از اصوات) بسی نیک ، چه خوب ، خوشا ؛ (به صورت شبه جمله) (در قدیم) چه خوب است ؛ (در اعلام) نام رودی است در شمال ایران که از شاهکوه در جنوب گرگان سرچشمه گرفته است .