کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آتش رنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آذرسان
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar sān) (آذر = آتش + سان (پسوند شباهت)) ، آتشگون ، مانند آتش ، به رنگ آتش ؛ (به مجاز) زیبارو.
-
آذرنگ
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarang) آتش رنگ ، نورانی ، تابناک ، آذرگون ، روشن .
-
آذرسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar sā) (آذر + سا (پسوند شباهت)) ، مانند آتش ، به رنگ آتش ؛ (به مجاز) زیبا رو.
-
آذریاس
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar yās) یاس آتشین ، یاس به رنگ آتش ؛ (به مجاز) زیبا رو و معطر.
-
آذرگون
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzar gun) به رنگ آتش ؛ (در گیاهی) نام گلی از انواع شقایق که آن را خجسته نیز میگویند؛ شقایق؛ همیشه بهار (گل) .
-
نارین
فرهنگ نامها
(تلفظ: nārin) (عربی ـ فارسی) (نار + ین (پسوند نسبت)) ، منسوب به نار ، آتش ؛ (به مجاز) سرخ رنگ (زیبا) .
-
سمندر
فرهنگ نامها
(تلفظ: samandar) اسبی که رنگ آن مایل به زرد باشد ؛ (به مجاز) اسب تندرو و نیرومند ، و نیز از یونانی 'سالامندرا' به معنی فرشته موکل آتش و پنبه کوهی و حیوان معروف است .
-
اسفند
فرهنگ نامها
(تلفظ: esfand) (اوستایی) (= اسپند) به معنی مقدس؛ (در گاه شماری) ماه دوازدهم از سال شمسی ؛ (در گیاهی) دانهی سیاه خوش بویی که آن را برای دفع چشم زخم در آتش میریزند ؛ (در گیاهی) گیاهی علفی چند ساله با گلهای سفید و میوهی ناشکوفا که دانههایی سیاه رنگ...