کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یخسُری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سری
واژگان مترادف و متضاد
۱. پوشیده، رازآلود، محرمانه، مخفی، رمزی، اسرارآمیز، رمزآلود، رازآگین، رمزآگین، مرموز، پنهانی، مخفیانه، نهانی ≠ علنی ۲. اسناد طبقهبندی شده
-
سری
واژگان مترادف و متضاد
۱. سلسله، رشته ۲. ردیف، قطار، رج ۳. دسته، گروه ۴. طبقه، مجموعه ۵. دوره ۶. پیاپی، متوالی ۷. ردیفی، غیرمتوازی
-
یخ
واژگان مترادف و متضاد
۱. بارد، یخبندان ۲. بیلطف، بیمزه، خنک، لوس
-
جستوجو در متن
-
منجمد شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. یخ زدن، یخ بستن ۲. فسردن
-
لوس
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیمزه، خنک، یخ ۲. بچهننه، ننر
-
سرد شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خنک شدن، یخ شدن ۲. یخ کردن ۳. بیروح شدن، خشکشدن ۴. بیمیل شدن ۵. ناامید شدن، دلسردشدن ۶. دلزده شدن، ملول گشتن ۷. بیشورشدن، از هیجان افتادن ۸. بیاعتنا گشتن ۹. مردن
-
بارد
واژگان مترادف و متضاد
۱. خنک، سرد، یخ ۲. بیمزه، لوس، ناخوشایند ۳. بیذوق، بیلطف ۴. سردمزاج، عنین، ناتوان ≠ حار
-
بانمک
واژگان مترادف و متضاد
۱. باملاحت، گیرا، تودلبرو، ملیح، نمکین ۲. نمکدار ≠ بینمک، سرد، وارفته، یخ
-
بینمک
واژگان مترادف و متضاد
۱. فاقدنمک ۲. بیلطف ۳. بیطعم، بیمزه ۴. لوس، یخ ≠ ملیح، نمکین
-
خشکیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پژمردن، پژمردهشدن ۲. خشک شدن، خوشیدن، بیطراوتشدن، بیآب شدن، خشکیده شدن، تفتیده شدن ≠ سبز شدن ۳. بیآب شدن ۴. منجمد شدن، یخ زدن ۵. مات بردن، مبهوت شدن، متحیرشدن، تعجب کردن
-
خنک
واژگان مترادف و متضاد
۱. بارد، سرد، یخ (ملایم، مطبوع) ≠ حار، گرم ۲. بیمزه، لوس، ناخوشایند ۳. خجسته ۴. خوب، خوش، نیک ۵. تازه، تر ۶. خوشا ۷. ملایم، مطبوع، خوشآیند
-
سرد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بارد، خنک، یخ ≠ گرم ۲. بیروح، خشک ۳. بیمیل، سردمزاج ≠ مشتاق ۴. بیاحساس، بیعاطفه ۵. بیتحرک، ناپویا ۶. بیمزه، خنک ۷. گرانجان، نچسب، نگد، بیگانهخو
-
بامزه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوشطعم، خوشمزه، لذیذ ≠ بیمزه ۲. دلچسب، ملیح، نمکین ≠ بینمک، سرد ۳. شیرین ≠ بینمک ۴. خوشصحبت، خوشمحضر، شوخطبع ۵. خندهدار، شیرین حرکات ≠ بارد، بیمزه، یخ
-
خشک شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیآبشدن ۲. خشکیدن، بیطراوت شدن ۳. رطوبتاز دست دادن، بینم شدن ۴. قطع شدن (ترشحو ) ۵. بیسبزه و گیاه شدن، برهوت شدن ۶. کرخت شدن، بیحس شدن ۷. بیحرکت شدن، بیتحرک شدن ۸. منجمد شدن، یخ زدن ۹. سخت شدن، سفت شدن