کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گسسته
واژگان مترادف و متضاد
پاره، جدا، جدا، شکسته، گسیخته، منقطع، ≠ پیوسته
-
جستوجو در متن
-
ناپیوسته
واژگان مترادف و متضاد
جدا، گسسته، منفصل، منقطع ≠ پیوسته
-
منصرم
واژگان مترادف و متضاد
بریده، جدا، گسسته، منقطع
-
تسلسل
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیوستگی، تداوم، ترادف، تواتر، توالی ≠ گسستگی ۲. پیوستهشدن ≠ گسسته شدن
-
گسیخته
واژگان مترادف و متضاد
بریده، پاره، دریده، قطع، گسسته، منفصل، منقطع، ≠ متصل
-
بریده
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا، قطع، گسسته، منقطع ۲. ناامید، وازده ≠ امیدوار
-
منقطع شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گسستن، قطع شدن، گسسته شدن ۲. از بینرفتن، پایان یافتن ۳. جدا شدن، دور شدن
-
ناگسسته
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیوسته، متصل، ناگسیخته، وصل ۲. پیاپی، متوالی، مداوم ≠ گسسته
-
شکسته
واژگان مترادف و متضاد
۱. خرد، ریز ۲. گسسته ۳. مکسر، منکسر ۴. پیر، ضعیف، ناتوان ≠ سالم
-
منحل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. انحلالیافتن، برچیده شدن ۲. گسسته شدن، گسیختهشدن ۳. از هم پاشیدن، متلاشی شدن ۴. حلشدن، وا شدن
-
منفصل
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا، دور، سوا، گسسته، گسیخته، منفک، منقطع ≠ متصل، پیوسته ۲. اخراج، برکنار، عزل
-
منقطع
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا، قطع، گسسته، منفصل، منفک، ناپیوسته ≠ پیوسته، ممتد ۲. بریده، منصرم
-
پیوسته
واژگان مترادف و متضاد
دایماً، دمادم، علیالاتصال، علیالدوام، لاینقطع، متصل، متوالی، مدام، مداوم، مستدام، مستمر، ملحق، منسجم، هموار، همواره، همیشه ≠ ابداً، هرگز، هیچگاه، هیچوقت ≠ گسسته
-
قطع
واژگان مترادف و متضاد
۱. انقطاع، برش، جدایی، فک ۲. بریده، جدا، گسسته، گسیخته ۳. بریدن، گسستن، گسیختن ۴. بریدگی، گسیختگی ۵. قطعه ۶. اندازه، قالب ۷. یقین ≠ وصل