کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گزند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گزند
واژگان مترادف و متضاد
آزار، آسیب، آفت، بلا، خدشه، خسران، زیان، صدمه، ضرر، لطمه، مضرت
-
جستوجو در متن
-
مضرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسیب، زیان، صدمه، گزند، لطمه ≠ منفعت ۲. زیان رسیدن، گزند رسیدن ≠ فایدت
-
خدشه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خراش، ساییدگی ۲. آسیب، صدمه، فساد، گزند ۳. تردید، شبهه، شک ۴. عیب ۵. سوسه
-
تضرر
واژگان مترادف و متضاد
۱. خسران دیدن، زیانبردن، ضرر کردن، متضرر شدن ≠ سود بردن، نفع کردن ۲. گزند دیدن
-
زیان
واژگان مترادف و متضاد
آسیب، اضرار، تغابن، خسارت، خسران، صدمه، ضرر، غبن، فسوس، گزند، لطمه، مضرت ≠ بهره، سود، منفعت، نفع
-
ضراء
واژگان مترادف و متضاد
۱. بدبختی، تنگدستی، سختی، شدت، عسرت، فلاکت، نکبت ۲. آسیب، صدمه، گزند ۳. غلا، قحط
-
ضرر
واژگان مترادف و متضاد
آسیب، اضرار، تغابن، خسارت، خسران، زیان، زیانمندی، صدمه، غبن، گزند، لطمه ≠ نفع
-
لطمه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسیب، صدمه، گزند، مضرت ۲. شوک، ضربه ۳. خسارت، خسران، زیان ۴. سیلی
-
مضرت رساندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسیب رساندن، گزند رساندن، صدمه زدن ۲. ضرر زدن، زیان وارد آوردن
-
صدمه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزار، آسیب، جراحت، خدشه، زیان، ضرر، گزند، لطمه، مضرت ۲. برخورد، شتم، شوک ۳. عیب، نقص
-
غایله
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشوب، بلوا، شورش، فتنه، نهضت ۲. آفت، بلا، بلایناگهانی ۳. بدی، شر ۴. آسیب، گزند ۵. دشواری، سختی
-
غائله
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشوب، بلوا، شورش، فتنه، نهضت ۲. آفت، بلا، بلایناگهانی ۳. بدی، شر ۴. آسیب، گزند ۵. دشواری، سختی
-
آسیب
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفت، بلا ۲. آزار، خدشه، زخم، صدمه، ضرب، گزند، لطمه ۳. عیب، نقص ۴. خسارت، خسران، زیان، ضرر
-
خلل
واژگان مترادف و متضاد
۱. رخنه، شکاف، خله، منفذ ۲. نقص، نقصان، کاستی ۳. آشفتگی، اختلال، تباهی، عیب، فساد، وهن ۴. آسیب، گزند ۵. تفرق، فاصله