کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرفتن خاطر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خانه گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقامت کردن، جا کردن، منزل کردن، مقیم شدن، اقامتگزیدن ۲. اجاره کردن، خریدن (خانه) ۳. لانه ساختن، آشیانه درست کردن
-
خبر گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
کسب اطلاع کردن، جویا شدن، خبر پرسیدن، سراغ گرفتن ≠ خبر یافتن
-
ختم گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
مجلسترحیم برپا کردن، مجلستعزیت برپا کردن، جلسهترحیم گرفتن، ختم گذاشتن
-
خرده گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. عیبجویی کردن، نکتهگیری کردن ۲. ایرادگرفتن، انتقاد کردن ۳. خردهبینی گرفتن
-
خسارت گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
غرامت گرفتن، تاوان گرفتن ≠ خسارات دادن، غرامت دادن
-
چله گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. چلهنشینی کردن، چلهداری کردن ۲. برگزار کردن (مراسم چهلمین روز درگذشت)
-
حال گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دمغ کردن، ناراحت کردن، پریشان کردن ۲. حالگیری کردن، آزرده کردن ≠ حال دادن
-
حدت گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
شدیدشدن، شدت پیدا کردن، زیاد شدن
-
خفهخون گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
ساکت شدن، سکوت کردن، دم نزدن
-
خو گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. انس گرفتن، الفت گرفتن، مانوس شدن، آمخته شدن ۲. عادت کردن، خو کردن
-
تصمیم گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اراده کردن، عزم کردن ۲. قصد کردن، نیت کردن ۳. مصمم شدن
-
تعلیم گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
یاد گرفتن ≠ تعلیمدادن
-
حمام گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
استحمام کردن، دوش گرفتن
-
ساحل گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
پهلوگرفتن، لنگر انداختن ≠ بادبان برافراشتن
-
سال گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
مراسمگرفتن، برگزار کردن، (سالروز درگذشت)