کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کُنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کنده
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنه، چوب، دار، ساقه ۲. پایبند، کند
-
واژههای همآوا
-
کنده
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنه، چوب، دار، ساقه ۲. پایبند، کند
-
جستوجو در متن
-
حک شدن
واژگان مترادف و متضاد
تراشیده شدن، کنده شدن، نقر کردن
-
منتزع
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا، سوا، کنده، منفک ۲. مجرد
-
منفک
واژگان مترادف و متضاد
۱. پراکنده، جدا، سوا، منتزع، کنده، منفصل، منقطع ۲. دور، غافل
-
چوب
واژگان مترادف و متضاد
۱. تیر، ساقه درخت، کنده ۲. ترکه، چماق، خیزران ۳. شاخه بریده درخت ۴. هیزم، هیمه
-
تنه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندام، بدن، بدنه، تن، تنه، جسم، هیکل ≠ سر ۲. ساقه، ساقه اصلی درخت، کنده، نون