کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوچ
واژگان مترادف و متضاد
جابجایی، رحلت، رحیل، سفر، کوج، مهاجرت، نقلمکان، هجرت
-
جستوجو در متن
-
نقلمکان
واژگان مترادف و متضاد
جابجایی، سفر، عزیمت، کوچ
-
مهاجرت
واژگان مترادف و متضاد
جلایوطن، رحلت، کوچ، هجرت ≠ اقامت
-
رحیل
واژگان مترادف و متضاد
سفر، عزیمت، کوچ، کوچیدن، مسافرت، هجرت
-
عزیمت کردن
واژگان مترادف و متضاد
حرکت کردن، رختبستن، رفتن، سفر کردن، عازمشدن، کوچ کردن
-
مهاجرت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. کوچیدن، کوچ کردن ۲. جلای وطن کردن
-
باروبنه بستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. کوچ کردن، کوچیدن ۲. حرکت کردن، سفر کردن
-
ارتحال
واژگان مترادف و متضاد
جابجایی، درگذشت، رحلت، کوچ، کوچیدن، مرگ، وفات
-
بنه بستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. کوچ کردن، کوچیدن ۲. حرکت کردن، سفر کردن
-
هجرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. ترکبلد، ترکوطن، سفر، کوچ، مفارقت، مهاجرت ۲. رحلت
-
نهوض
واژگان مترادف و متضاد
۱. رحلت، عزیمت، کوچ ۲. جنبش، حرکت، نهضت
-
حرکت دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تکان دادن، جنباندن، به حرکت درآوردن ۲. جابهجا کردن ۳. کوچاندن، کوچ دادن ۴. تحریک کردن، فعال کردن
-
رحل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بار، رخت ۲. جایگاه، ماوا، منزل ۳. رحلت، کوچ ۴. جزوهکش
-
رفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. حرکت کردن، ذهاب، عازمشدن، کوچ کردن، نقلمکان کردن ۲. سپریشدن، گذشتن ۳. شباهتداشتن، شبیهبودن ≠ آمدن، ایاب