کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوشش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوشش
واژگان مترادف و متضاد
اهتمام، تقلا، تلاش، جدیت، جهد، سعی، فعالیت، مجاهدت، مداومت، مساعی ≠ تنبلی
-
جستوجو در متن
-
انهماک
واژگان مترادف و متضاد
اصرار، پافشاری، جد، کوشش
-
تلاش کردن
واژگان مترادف و متضاد
کوشیدن، جدیت به خرج دادن، کوشش کردن، سعی کردن
-
تکودو
واژگان مترادف و متضاد
تکوپو، تقلا، تکاپو، تلاش، کوشش
-
مجاهدت
واژگان مترادف و متضاد
اهتمام، تقلا، تلاش، جهاد، سختکوشی، سعی، کوشش، مجاهده
-
سعی
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهتمام، تقلا، تلاش، جد، جهد، کوشش، مجاهده، مساعی ۲. کوشیدن، کوشش کردن، اهتمام ورزیدن ≠ اهمال ورزیدن، سستی کردن ۳. آهنگ، قصد
-
دوندگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. دویدن ۲. تقلا، تکاپو، جهد، سعی، کوشش ۳. سگدو
-
جهد
واژگان مترادف و متضاد
اهتمام، اهتمام، تقلا، تکاپو، تلاش، جدیت، سعی، کوشش، مساعی
-
سعی کردن
واژگان مترادف و متضاد
تلاش کردن، کوشیدن، اهتمام ورزیدن، جدیت به خرج دادن، کوشش کردن، جهد کردن
-
فعالیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرکاری، تلاش، جدیت، سختکوشی ۲. کار، کوشش، مشغله
-
مبالغه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. زیادهروی کردن، تندروی کردن، افراط کردن، اغراق کردن ۲. کوشش بسیار کردن، جهد بسیار کردن ≠ تفریط کردن
-
مساعی
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهتمام، تلاش، جد، جهد، سعی، کوشش ۲. سعیها، کوششها
-
مجاهده
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهتمام، تلاش، سختکوشی، کوشش، مجاهدت ۲. کوشیدن
-
مذبوح
واژگان مترادف و متضاد
۱. ذبحشده، گلوبریده ۲. تلاش بیثمر، کوشش بیاثر