کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوتاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوتاهی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعلل، تقصیر، سستی، فتور، قصور ۲. کمطولی
-
جستوجو در متن
-
مسامحه شدن
واژگان مترادف و متضاد
کوتاهی شدن، اهمال شدن، سهلانگاری شدن، تغافل شدن
-
نارسایی
واژگان مترادف و متضاد
عیب، کوتاهی، نقص ≠ کمال
-
فروگذاری
واژگان مترادف و متضاد
اهمال، ترک، قصور، کوتاهی، مضایقه، مهملگذاشتن
-
طفره داشتن
واژگان مترادف و متضاد
اهمال ورزیدن، تعلل کردن، مسامحه کردن، سستی کردن، پابهپا کردن، کوتاهی کردن، خودداری کردن، بهانهآوردن
-
قصور
واژگان مترادف و متضاد
اهمال، بدخدمتی، تخلف، تقصیر، خبط، خطا، سستی، کوتاهی، ناخدمتی
-
فتور
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیحالی، سستی، ضعف، وهن ۲. آرامی، کندی ۳. کوتاهی
-
فرویش
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهمال، تنبلی، سستی، غفلت، کوتاهی ۲. اهمالگر، سست
-
اختصار
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجمال، ایجاز، تلخیص، خلاصه، کوتاهی ۲. اکتفا، بسنده ≠ تفصیل
-
تفریط
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسراف، افراط، تبذیر، زیادهروی، کوتاهی، ولخرجی ≠ افراط ۲. تباهی، تضییع، ضایعسازی ۳. کوتاه آمدن، کوتاهی کردن ۴. برباد دادن، تباه کردن، تلف کردن، ضایع ساختن
-
تقصیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. اثم، بزه، جرم، حرج، خبط، خطا، خطیئه، ذنب، گناه، معصیت، وبال ۲. قصور، کوتاهی ۳. عیب ۴. کوتاه کردن، ۵. سستی ورزیدن، کوتاهی کردن، قصور ورزیدن ۶. خطا کردن
-
سستی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهمال کردن، اهمال ورزیدن، تعلل کردن، کوتاهی کردن، تنبلی کردن، کاهلی کردن ۲. درنگ کردن، مسامحه کردن
-
قصر
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارگ، صرح، قلعه، کاخ، کوشک ۲. کوتاهسازی، کوتاهی ≠ کلبه، کوخ
-
مسامحه
واژگان مترادف و متضاد
اهمال، تسامح، تساهل، تعلل، تغافل، تکاهل، تهاون، سستی، طفره، غفلت، کاهلی، کوتاهی، مماشات، مماطله ≠ جدیت