کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشتی کشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مصارعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. زورآزمایی، کشتی، کشتیگیری ۲. کشتی گرفتن، مصارعه
-
خن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خانه ۲. جا، محل، مکان ۳. انبار کشتی، طبقه پائین کشتی ۴. کابین کشتی ۵. گلخن ۶. سوراخ، منفذ
-
سرنشین
واژگان مترادف و متضاد
۱. راکب، مسافر(خودرو، اتوبوس، کشتی، هواپیما) ≠ راننده ۲. خلبان ۳. ناخدا، کاپیتان کشتی
-
فلک
واژگان مترادف و متضاد
سفینه، غراب، کشتی، ناو
-
چرخبال، چرخبال
واژگان مترادف و متضاد
هلیکوپتر، بالگرد ≠ هواپیما، کشتی، خودرو
-
مرکب
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسب، باره، راحله، سواری ۲. کشتی
-
غراب
واژگان مترادف و متضاد
۱. جهاز، سفینه، کشتی، ناو ۲. زاغ، کلاغ
-
بادبان
واژگان مترادف و متضاد
۱. شراع ۲. سفینه، کشتی ۳. جیب، گریبان ۴. سرآستین
-
جهاز
واژگان مترادف و متضاد
۱. بلم، زورق، سفینه، قایق، کشتی، کلک ۲. جهیز ۳. عضو ۴. سیستم
-
سفینه
واژگان مترادف و متضاد
۱. جهاز، غراب، کشتی ۲. دفتر شعر، تذکره، جنگ، دفتر، دیوان، کتاب ۳. فضاپیما
-
لنج
واژگان مترادف و متضاد
۱. غراب، کشتی ۲. اعرج، چلاق، شل، لنگ ۳. سدر ۴. خرام، خرامش، لنجه
-
ورزش
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازی، نرمش ۲. تمرین، مشق، ممارست ۳. اسبسواری، بسکتبال، پرش، پیادهروی، دو، شنا، فوتبال، کشتی، والیبال، هندبال
-
ناو
واژگان مترادف و متضاد
۱. اژدرافکن، رزمناو، کشتیجنگی ۲. سفینه، غراب، کشتی ۳. آبراهه، جو، ممرآب، نهر ۴. ناودان ۵. شیاره ۶. وادی ۷. ناوه ۸. تلوتلو
-
تیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. گلوله ۲. پیکان، خدنگ، سهم، ناوک ۳. گلوله فشنگ ۴. عطارد ۵. چوب ۶. سرطان ۷. تاریک، تیره، سیاه، کمرنگ ۸. بهره، بخش، حصه، قسمت ۹. چوبدار بام، دیرک (چادر، کشتی)، شاهتیر، حمال ۱۰. مرد اول بازی ۱۱. چوبک، وردنه