کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشاورزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشاورزی
واژگان مترادف و متضاد
حرث، زراعت، زرع، فلاحت، کاشت، کشت
-
جستوجو در متن
-
زرع
واژگان مترادف و متضاد
حراثت، حرث، زراعت، کاشت، کشاورزی، کشت
-
کاشت
واژگان مترادف و متضاد
حراثت، زراعت، زرع، فلاحت، کشاورزی، کشت
-
فلاحت
واژگان مترادف و متضاد
حراثت، زراعت، کاشت، کشاورزی، کشتکاری، کشتوزرع
-
حراثت
واژگان مترادف و متضاد
۱. برزگری، کشاورزی، فلاحت، کشتکاری، کشتگری ۲. کاشتن، کشت کردن، کشتن
-
برز
واژگان مترادف و متضاد
۱. بذر، تخم، دانه ۲. زراعت، کاشت، کشاورزی، کشت
-
زراعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. حراثت، حرث، زرع، فلاحت، کاشت، کشاورزی، کشت ۲. زراعت، مزرعه
-
کشت
واژگان مترادف و متضاد
۱. حراثت، حرث، زراعت، زرع، کاشت، کشاورزی ۲. کاشته ۳. کشتن، کاشتن
-
حرث
واژگان مترادف و متضاد
۱. حراثت، زراعت، زرع، شیارزنی، کاشت، کشاورزی، کشت ۲. بزرگری کردن، زراعت کردن ۳. خیش زدن، شخم کردن ≠ حصاد، درو، کشتکاری ۴. مزرعه، کشت