کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مشکل شدن
واژگان مترادف و متضاد
سختشدن، دشوار شدن، پیچیده شدن، بغرنج شدن، غامض شدن، شاق شدن، مغلق شدن، حاد شدن ≠ ساده گشتن، سهل شدن، آسان شدن
-
بزرگ شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. رشد کردن، نمو کردن ۲. بالغ شدن، برومند شدن، رشید شدن ۳. تنومند شدن، جسیم شدن، گندهشدن ≠ کوچک شدن ۴. چاق شدن، فربه شدن ≠ لاغر شدن ۵. ستبر شدن، ضخیم شدن، کلفتشدن ۶. عظیم شدن، گسترده شدن، وسیع شدن ۷. پرتوان شدن، توانا شدن ≠ نات
-
باز شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گشاده شدن، گشوده شدن، مفتوح شدن، وا شدن ≠ بسته شدن ۲. شکفته شدن، شکوفا شدن، وا شدن ≠ پژمردهشدن، خشکیدن
-
مبهوت شدن
واژگان مترادف و متضاد
بهتزدهشدن، حیران شدن، هاجوواج شدن، مات شدن، شگفتزده شدن، متحیر شدن، متعجب شدن
-
محبوس شدن
واژگان مترادف و متضاد
حبسشدن، زندانی شدن، توقیف شدن، بازداشت شدن، بندی شدن ≠ آزاد شدن، مرخص شدن
-
حلال شدن
واژگان مترادف و متضاد
جایز شدن، مباح شدن، روا شدن، مجاز شدن، مشروع شدن
-
مستفاد شدن
واژگان مترادف و متضاد
استنباط شدن، دریافت شدن، برگرفته شدن، درک شدن، مفهوم شدن
-
چاق شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فربه شدن، گوشتالو شدن ≠ لاغر شدن ۲. پروار شدن، پرواری شدن ≠ لاغر شدن ۳. بهبود یافتن، بهشدن، معالجه شدن
-
متموج شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مواج شدن، پرموج شدن، متلاطم شدن ۲. آشفته شدن، پریشان شدن ۳. خشمگین شدن، عصبانی شدن
-
مجرب شدن
واژگان مترادف و متضاد
کارکشته شدن، آزموده شدن، کارآزموده شدن، باتجربه شدن، تجربهدار شدن، ماهر شدن، کارآمدگشتن، متبحر شدن
-
محتاج شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نیازمند شدن، حاجتمند شدن ۲. تهیدست شدن، مستمند شدن ≠ مستغنی شدن، بینیاز شدن، غنی شدن
-
مشتهر شدن
واژگان مترادف و متضاد
پرآوازه شدن، شهره شدن، مشهور شدن، نامورگشتن، نامدار شدن، معروف شدن، به شهرترسیدن، بنام شدن ≠ گمنام شدن
-
مکدر شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنگدل شدن، غمین شدن، دلگیر شدن، غمگینشدن ۲. آزردن، آزرده شدن، ناراحت شدن، آزردهخاطر شدن ≠ محفوظ شدن، مشعوفشدن
-
منقلب شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دگرگون شدن، متحول شدن، حالیبهحالی شدن ۲. واژگون شدن ۳. ناراحت گشتن، آشفته شدن، پریشان شدن، مضطرب شدن
-
باطل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابطال شدن، از اعتبار افتادن، فسخ شدن، لغو شدن، نامعتبراعلام شدن ۲. بیمعنی شدن، بیهوده شدن ۳. ناحق جلوهگر شدن، ناراست قلمداد شدن ۴. ضایع شدن ۵. خط خوردن