کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش بر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
الکن، زبانپریش
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
قاطی، مخلوط
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
بیابان، خشکی، دشت، زمین، فلات، قاره، هامون ≠ بحر، دریا، یم
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
۱. زیاد، بسیار، متعدد ۲. گروه، دسته، عالم
-
بر دادن
واژگان مترادف و متضاد
ثمر دادن، به ثمرنشستن، به بار آمدن، به بر نشستن
-
بر
واژگان مترادف و متضاد
۱. احسان، خوبی، نیکوکاری، نیکی، نیکویی ≠ سیئه ۲. صدق، صلاح ۳. طاعت ۴. بخشش، عطیه
-
سوگسرود
واژگان مترادف و متضاد
مرثیه، مویهگری(بر مرده)
-
سجده
واژگان مترادف و متضاد
سر بر زمین (مهر) گذاشتن
-
قاره
واژگان مترادف و متضاد
اقلیم، بر، خشکی، قطعه
-
بر زدن
واژگان مترادف و متضاد
قاطی کردن(ورقبازی)
-
حسنه
واژگان مترادف و متضاد
بر، خوبی، خیر، فضیلت، نیکویی، نیکی ≠ ذمیمه، رذیلت
-
دریا
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقیانوس، بحر، یم ۲. رود ≠ بر، خشکی
-
ضلع
واژگان مترادف و متضاد
۱. بر، پهلو، جانب، کنار، ور ۲. دنده
-
قلزم
واژگان مترادف و متضاد
اقیانوس، بحر، دریا، یم ≠ بر، خشکی
-
مراجعت کردن
واژگان مترادف و متضاد
بازگشتن، بر گشتن، رجعت کردن ≠ رفتن، عزیمت کردن