کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشرفتی به دست آورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مجال یافتن
واژگان مترادف و متضاد
فرصت کردن، فرصت به دست آوردن، وقت کردن، موقعیت به چنگ آوردن، امکان یافتن
-
مترتب شدن
واژگان مترادف و متضاد
حاصل شدن، به دست آمدن، نتیجه شدن، منتجشدن
-
توسل جستن
واژگان مترادف و متضاد
متوسلشدن، دست به دامان شدن، تشبث کردن
-
باز یافتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دوباره پیدا کردن، پیدا کردن، دوباره به دست آوردن، دوبارهیافتن ≠ گم کردن، از دست دادن ۲. استحصال کردن ۳. بازیابی کردن ۴. درک کردن، فهمیدن
-
حاصل گشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. کسبشدن، به دست آمدن، حاصل شدن، تحصیلشدن ۲. مهیا شدن، فراهم شدن
-
خواب رفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به خوابرفتن، خوابیدن ۲. کرخ شدن، بیحس شدن(دست، پا و )
-
توسل
واژگان مترادف و متضاد
۱. آویزش، اعتصام، تشبث، تمسک، دستاویز ۲. دست به دامانشدن، متوسل شدن، دستاویز گرفتن
-
حاصل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فراهمشدن، مهیا گشتن ۲. به دست آمدن، کسب شدن، نتیجه دادن ۳. درآمد داشتن
-
حصول
واژگان مترادف و متضاد
۱. تامین، تحصیل، کسب، وصول ۲. دستیابی، نیل ۳. پیدایش، ظهور، وقوع ۴. ایجاد، تکوین ۵. حاصل شدن ۶. حاصل کردن، به دست آوردن
-
باختن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ازدست دادن، تلف کردن، هدر دادن ≠ به دست آوردن ۲. شکستخوردن، مغلوب شدن ≠ پیروز شدن، بردن، برنده شدن ۳. ورزیدن ۴. بازی کردن ۵. سرگرم شدن، مشغول شدن
-
تحصیل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اکتساب کردن، به دست آوردن، حاصل کردن، کسب کردن ۲. درآوردن، عایدی داشتن، مداخلداشتن، درآمد داشتن ۳. دانش اندوختن، درسخواندن ۴. سواد آموختن، سواددار شدن
-
برابر شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مواجهشدن، روبهرو شدن، رویارو شدن ۲. مساویشدن، یکسان شدن، مطابق شدن ۳. مطابقت کردن ۴. مساوی شدن، به تساوی دست یافتن، به تساوی رسیدن ۵. همتا شدن، همردیف شدن، همپایه شدن
-
تا
واژگان مترادف و متضاد
۱. راس، لغایت، مادام ۲. دانه، شمار، عدد، تحفه، دست، طاقه، قلاده، لنگه، واحد ≠ جفت ۳. چین، ۴. لا، ورق ۵. جفت، عدیل، لنگه، مانند، مثل، نظیر، همسنگ، همانند، همسان، همتا ۶. به محض اینکه، همینکه ۷. سرانجام، عاقبت، فرجام ۸. که ۹. تا زم