کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پناه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پناه
واژگان مترادف و متضاد
۱. امان، پناهگاه، حفاظ، زنهار، ظل، عیاذ، کنف، مامن، ماوا، معاذ ۲. پشتیبان، حافظ، حامی، ظهیر، معاضد، ملاذ، ملجا
-
جستوجو در متن
-
متحصن شدن
واژگان مترادف و متضاد
بست نشستن، پناه گرفتن، پناهجویی کردن، پناهجستن، پناه بردن، تحصن کردن
-
معاذ
واژگان مترادف و متضاد
پناه، پناهگاه، ملاذ
-
ملاذ
واژگان مترادف و متضاد
پناه، پناهگاه، ماوا، معاذ، ملجا
-
تحصن کردن
واژگان مترادف و متضاد
بستنشستن، بستنشینی کردن، پناه جستن، پناهگرفتن
-
زنهار
واژگان مترادف و متضاد
۱. پناه، زینهار ۲. امان، مهلت
-
سپر کردن
واژگان مترادف و متضاد
محافظ ساختن، پناه قرار دادن، سپر ساختن ≠ سپرافکندن
-
ظهیر
واژگان مترادف و متضاد
پشتیبان، پناه، حامی، مددکار، معین، یاریگر، یاور
-
مامن
واژگان مترادف و متضاد
پناه، پناهگاه، سلامتگاه، ملجا، جای امن، امنگاه
-
ملتجی شدن
واژگان مترادف و متضاد
پناهخواستن، پناهجویی کردن، پناه آوردن، پناهندهشدن، زینهار خواستن
-
ملجا
واژگان مترادف و متضاد
پناهگاه، پناه، حفاظ، مامن، ماوا، ملاذ
-
بست نشستن
واژگان مترادف و متضاد
تحصنجستن، تحصن کردن، متحصن شدن، پناه گرفتن ≠ بست شکستن
-
جوار
واژگان مترادف و متضاد
۱. جنب، قرب، کنار، نزدیکی، نزدیک ۲. پناه، زنهار ≠ بعید
-
معاضد
واژگان مترادف و متضاد
پشتیبان، پناه، حامی، کمک، معاون، معین، یار، یاور