کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پس افکندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حساب پس دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارائه کردن (عملکرد)، پاسخگو بودن، توضیحدادن ۲. مجازات شدن، کیفر یافتن
-
بچه پس انداختن
واژگان مترادف و متضاد
بچه درست کردن، زاییدن، بچه راه انداختن، زادوولد کردن، بچه آوردن
-
تقاص پس دادن
واژگان مترادف و متضاد
مجازات شدن، تاوان دادن، مکافات دیدن ≠ تقاص گرفتن
-
جستوجو در متن
-
ساطع کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاباندن، پرتو افکندن ۲. پراکندن، افکندن، منتشر کردن
-
طناب افکندن
واژگان مترادف و متضاد
طنابانداختن، کمند افکندن، کمند انداختن
-
مقیم شدن
واژگان مترادف و متضاد
اقامتگزیدن، ماندگار شدن، متوطن شدن، ساکن شدن، رحل اقامت افکندن، سکونت گزیدن، سکناگزیدن، رخت افکندن ≠ مهاجرت کردن
-
تطمیع کردن
واژگان مترادف و متضاد
به طمعانداختن، آزمند ساختن، بیوسانیدن، تحریص کردن، به آز افکندن
-
چشم انداختن
واژگان مترادف و متضاد
نگاه کردن، نگریستن، نظر افکندن، دید زدن، چشمگرداندن
-
طنین افکندن
واژگان مترادف و متضاد
طنینانداختن، منعکس شدن، انعکاس یافتن، طنینافکن شدن، پیچیدن (صدا)
-
ماندنی شدن
واژگان مترادف و متضاد
ساکنشدن، مقیم شدن، رحل اقامت افکندن، ماندگارگشتن ≠ رفتنی
-
متلالی شدن
واژگان مترادف و متضاد
درخشیدن، پرتو افکندن، پرتلالو شدن، درخشانشدن
-
مغالطه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مغلطه کردن، سفسطه کردن ۲. به غلط افکندن
-
پرتاب
واژگان مترادف و متضاد
۱. تیررس ۲. افکندن، افکنش ۳. پرش، سیر
-
منعکس شدن
واژگان مترادف و متضاد
انعکاس یافتن، پرتو افکندن، بازتابیدن ≠ منعکس کردن