کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسِ حرف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پس
واژگان مترادف و متضاد
۱. پشت، پی، ته، خلف، دنبال، ظهر، عقب، ورا ۲. آنگاه، بنابرین، درنتیجه، سپس، لذا ۳. بعد
-
حساب پس دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارائه کردن (عملکرد)، پاسخگو بودن، توضیحدادن ۲. مجازات شدن، کیفر یافتن
-
بچه پس انداختن
واژگان مترادف و متضاد
بچه درست کردن، زاییدن، بچه راه انداختن، زادوولد کردن، بچه آوردن
-
تقاص پس دادن
واژگان مترادف و متضاد
مجازات شدن، تاوان دادن، مکافات دیدن ≠ تقاص گرفتن
-
جستوجو در متن
-
حرف
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشهها، حرفهها، شغلهامشاغل ۲. صنعتها
-
نویسه
واژگان مترادف و متضاد
حرف
-
حرف پوچ
واژگان مترادف و متضاد
بیهوده، لاطائل، مزخرف، مهمل
-
حرف مفت
واژگان مترادف و متضاد
چرت، عبث، مهمل، یاوه
-
گپ
واژگان مترادف و متضاد
تکلم، حرف، سخن، گفتگو، محاوره
-
گفت
واژگان مترادف و متضاد
حرف، سخن، قول، گفتار، نطق
-
ور
واژگان مترادف و متضاد
حرف، سخن، صحبت، گپ
-
خالهزنک
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیسروپا، فضول، خالهوارس، سخنچین، حرف (زن) ۲. مرد غیرجدی
-
حرف داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایرادداشتن ۲. ایراد گرفتن ≠ بیحرف بودن
-
حرف در آمدن
واژگان مترادف و متضاد
شایعشدن، شایعهپراکنی کردن، مورد اتهام قرار گرفتن