کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پروا کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
باک داشتن
واژگان مترادف و متضاد
اندیشه داشتن، بیم داشتن، ترسیدن، پروا کردن، واهمه داشتن، هراسیدن ≠ بی پروا بودن، بیپروایی کردن
-
ملاحظه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. رویت کردن ۲. بررسی کردن ۳. احتیاط کردن ۴. رعایت کردن، مراعات کردن ۵. اعتنا کردن، پروا کردن ≠ نادیده گرفتن
-
محابات
واژگان مترادف و متضاد
۱. یاری کردن ۲. طرفداری کردن، ناحق کردن، جانبداری ناعادلانه کردن ۳. میلبه ناحق کردن ۴. احتیاط کردن، ملاحظه کردن ۵. فروگذاشتن ۶. احتیاط، ملاحظه، پروا
-
مبالات
واژگان مترادف و متضاد
۱. توجه، دقت ۲. احتیاط، پروا ۳. اندیشیدن، فکر کردن ۴. التفات کردن، توجه کردن، مداقه ۵. باک داشتن، ترسیدن ۶. اهتمام ورزیدن
-
ملاحظه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بررسی، دید، نظر، نگرش ۲. احتیاط، حزم، دوراندیشی، رعایت، مراعات ۳. اعتنا، امعان، پاس، پروا، توجه، محابا، التفات، مراقبت، عنایت ۴. بررسی کردن، توجه کردن، التفات کردن
-
توجه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تدقیق، دقت، مبالات، مداقه، نگرش ۲. پرستاری، تیمار، دلسوزی، علاقه، مراقبت، مواظبت ۳. اعتنا، التفات، رعایت، عنایت، مبالات، محل، مراعات، ملاحظه، وقع ۴. پروا ۵. تمایل، میل ۶. نگهداری ۷. روی کردن، روی آوردن ۸. تیمار داشتن، غمخواری