کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بعید، دنج، دورافتاده، دور ۲. بیمورد، ناآگاه، ناوارد ۳. رها، متروک ۴. چپه، واژگون ۵. بیمعنی، بیمورد، کشکی، لاطائل، مزخرف، مهمل ≠ نزدیک، وارد
-
جستوجو در متن
-
حاشیه رفتن
واژگان مترادف و متضاد
خارجشدن، دور افتادن، پرت شدن (از موضوع)
-
چپه
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرت، واژگون ۲. پارو
-
چپ شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. چپه شدن، پرت شدن، واژگون شدن ۲. منحرف شدن
-
ناآگاه
واژگان مترادف و متضاد
بیاطلاع، بیخبر، پرت، غافل، ناوارد، ناواقف، ندانمکار ≠ آگاه خبیر
-
واژگون
واژگان مترادف و متضاد
پرت، چپه، سرازیر، سرنگون، معکوس، منقلب، نگون، نگونسار، وارون
-
ناوارد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیجا، پرت ۲. مبتدی، ناشی ۳. بیاطلاع، ناآگاه ≠ بلد، وارد
-
دورافتاده
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیکس، غریب ۲. بعید، پرت، دوردست، متروک ۳. دنج، ≠ قریب، نزدیک
-
بیمورد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیجا، نامتناسب، بیمناسبت، پرت، نابجا، نامناسب ≠ بجا، متناسب ۲. ناموجه، توجیهناپذیر ≠ موجه، توجیهپذیر
-
دور
واژگان مترادف و متضاد
۱. بعید، پرت، متباعد ۲. مستبعد ۳. جدا، منفک ۴. مهجور ۵. منفصل ۶. بری ۷. دیر ≠ قریب، نزدیک
-
رها
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزاد، خلاص، فارغ، مرخص، مستخلص، وارسته ۲. بیبند ۳. پراکنده، پرت، ترک، متروک، واگذار، ول، ولو ۴. یله
-
بعید
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرت، دور، دورافتاده، متباعد ≠ نزدیک، قریب ۲. بیگانه ۳. نامحتمل، غیرمحتمل، مستبعد ۴. باورنکردنی، دورازذهن، دور از انتظار ۵. خلاف، ناروا
-
سوراخ
واژگان مترادف و متضاد
۱. رخنه، سوفار، شکاف، فرج ۲. ترک، ثقبه، ثلمه، روزن، روزنه، منفذ ۳. مجرا ۴. لانه ۵. چاله، حفره، گودال ۶. غار، مغاک، نقب ۷. بیغوله، گوشه پرت و دور افتاده ۸. پستو، سوراخ سمبه ۹. مخفیگاه