کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وکیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وکیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. نماینده ۲. پیشکار، کارگزار، مباشر، ناظر ۳. قایممقام، گماشته، مامور، ناظر، نایب، وصی ۴. قیم، ولی ۵. قانوندان، مدافع ۶. سرجوخه
-
جستوجو در متن
-
سرجوخه
واژگان مترادف و متضاد
۱. سردسته، سربازدرجهدار، ۲. وکیل ۳. سرناوی
-
قیم
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرپرست، وصی، وکیل، ولی ۲. راست
-
کارگزار
واژگان مترادف و متضاد
پیشکار، عامل، مامور، مباشر، متولی، ناظر، وکیل
-
قانوندان
واژگان مترادف و متضاد
۱. حقوقدان، وکیل ۲. رسمورسومدان، مبادیآداب
-
قایممقام
واژگان مترادف و متضاد
جانشین، خلیفه، مباشر، نایب، نماینده، وارث، وکیل
-
وصی
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرپرست، قیم، کفیل، وکیل، ولی ۲. سفارشگر، ناصح
-
نماینده
واژگان مترادف و متضاد
۱. عامل، قایممقام، کارگزار، مباشر ۲. وکیل ۳. شاخص، نمودار
-
نایب
واژگان مترادف و متضاد
پیشکار، جانشین، خلیفه، دستیار، ستوان، قایممقام، مباشر، معاون، وکیل
-
گماشته
واژگان مترادف و متضاد
بنده، چاکر، خدمتکار، فرمانبردار، قراول، مامور، محافظ، مراقب، مستخدم، ملازم، نگاهبان، نوکر، وکیل
-
مباشر
واژگان مترادف و متضاد
پیشکار، سرپرست، سررشتهدار، قایممقام، کارگزار، کدخدا، معاون، ناظر، نایب، نماینده، وکیل، عامل، کارپرداز
-
مجلسی
واژگان مترادف و متضاد
۱. مجلسنشین ۲. نماینده، وکیل ۳. اهل مجلس ۴. مرغوب، ممتاز، لوکس
-
توکل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعتماد کردن، ۲. وکیل قرار دادن، وکالت دادن ۳. تفویض کردن (امر به خداوند)، کار خود به خداواگذاشتن، به امید خدا بودن
-
ناظر
واژگان مترادف و متضاد
۱. کارگزار، مباشر، وکیل ۲. متصدی، مراقب ۳. تماشاچی، تماشاگر، حاضر، شاهد، نظارهگر ۴. عاشق