کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وَرْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ور
واژگان مترادف و متضاد
۱. جانب، سو، طرف ۲. بر، ضلع ۳. ساحل، کنار
-
ور
واژگان مترادف و متضاد
حرف، سخن، صحبت، گپ
-
واژههای همآوا
-
ور
واژگان مترادف و متضاد
۱. جانب، سو، طرف ۲. بر، ضلع ۳. ساحل، کنار
-
ور
واژگان مترادف و متضاد
حرف، سخن، صحبت، گپ
-
جستوجو در متن
-
ضلع
واژگان مترادف و متضاد
۱. بر، پهلو، جانب، کنار، ور ۲. دنده
-
جانب
واژگان مترادف و متضاد
پهلو، جهت، سمت، سو، طرف، عرض، کرانه، کران، کنار، ناحیه، ور
-
سرنگون شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. واژگون شدن ۲. فرو ریختن، از بین رفتن، نابودشدن ۳. ساقط شدن، برافتادن، ور افتادن
-
منسوخ گشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. باطل شدن، ازبین رفتن ۲. لغو شدن، ملغا شدن ≠ باب شدن، متداول شدن ۳. ور افتادن
-
کنار
واژگان مترادف و متضاد
۱. پهلو، جانب، ساحل، سو، ضلع، طرف، قبل، کران، کرانه، ور ۲. جفت، جنب، جوار، حاشیه، گوشه، مجاور ۳. آغوش، بر، بغل، پهلو ۴. پای، لب، لبه ۵. جدا، منفصل
-
طرف
واژگان مترادف و متضاد
۱. جانب، جهت، حاشیه، سمت، سو، صوب، عرض، قبل، کران، کرانه، کنار، ناحیه ۲. حریف، معارض ۳. فلانی ۴. مخاطب ۵. حدود، حوالی ۶. گاه، وقت، هنگام ۷. مورد، محل ۸. منطقه، شهر ۹. سرحد، مرز ۱۰. رو، سطح، ور