کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم کاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشم به هم زدن
واژگان مترادف و متضاد
آن، طرفهالعین، لحظه، لمحه
-
واژههای همآوا
-
همکاری
واژگان مترادف و متضاد
۱. معاضدت، همراهی، همیاری ۲. دستیار، شراکت، همپیشگی، همدستی، همشغلی، همقطاری
-
جستوجو در متن
-
کاری
واژگان مترادف و متضاد
۱. کارگر ۲. اثربخش، موثر ۳. زحمتکش ۴. ساعی، فعال، کارآمد، کارآ
-
کارآ
واژگان مترادف و متضاد
فعال، کارآمد، کاردان، کاری، موثر
-
فعال
واژگان مترادف و متضاد
پرکار، ساعی، سختکوش، کارآمد، کارآ، کاری، کوشا، مجد ≠ تنآسا
-
اثربخش
واژگان مترادف و متضاد
اثردار، کارگر، کاری، موثر، مفید ≠ بیاثر
-
برو
واژگان مترادف و متضاد
۱. کاری، زرنگ، چالاک ۲. بادپا ۳. سریع
-
پرکار
واژگان مترادف و متضاد
پرتلاش، پرمشغله، تلاشگر، فعال، کاری ≠ کمکار
-
کارآمد
واژگان مترادف و متضاد
باتدبیر، حاذق، خبره، فعال، کارآ، کارآزموده، کارآمد، کاردان، کارکشته، کاری، ماهر ≠ بیتدبیر، بیفکر
-
کارکن
واژگان مترادف و متضاد
۱. کاری ۲. رنجبر، زحمتکش، کارگر ۳. مسهل، منجز، منضج
-
نافذ
واژگان مترادف و متضاد
۱. کارگر، کاری، موثر ۲. ثاقب، جاذب، گیرا ۳. روان
-
طوفان کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طوفان بهپا کردن، غوغا کردن، قیامت کردن، شاهکار کردن ۲. کاری خارقالعاده انجام دادن
-
کارگر
واژگان مترادف و متضاد
۱. زحمتکش، عمله، فعله ۲. ثمربخش، موثر، نافذ ۳. کاری ۴. مزدور ۵. پیشهور، هنرمند ≠ کارفرما