کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشم به هم زدن
واژگان مترادف و متضاد
آن، طرفهالعین، لحظه، لمحه
-
واژههای همآوا
-
همکار
واژگان مترادف و متضاد
دستیار، شریک، همپیشه، همحرفه، همدست، همشغل، همقطار
-
جستوجو در متن
-
مسخرهبازی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تمسخر ۲. کار ناشایست، کار بیهوده
-
حمالی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بارکشی، باربری ۲. کار شاق ۳. کار بیاجر و مزد ۴. خرکاری
-
سرهمبندی
واژگان مترادف و متضاد
کارسرسری، کار بیدقت
-
صناعت
واژگان مترادف و متضاد
پیشه، حرفه، صنعت، کار، هنر
-
برنامه
واژگان مترادف و متضاد
پروگرام، دستور کار، طرح، نقشه
-
مصیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازگشت، رجعت ۲. عاقبت امر، پایان کار، فرجام کار ۳. باز گشتن ۴. گردیدن، گشتن ۵. رجوع کردن ۶. منتهی شدن ۷. انتقال یافتن
-
حرفه
واژگان مترادف و متضاد
پیشه، شغل، صناعت، صنعت، عمل، کار، کسب، مشغله
-
تعطیل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. منحلشدن، برچیده شدن ۲. متوقف شدن (کار، فعالیت)
-
سخره
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیگاری، کار بیمزد ۲. تمسخر، ریشخند، لاغ، افسوس
-
عمل
واژگان مترادف و متضاد
ادا، ارتکاب، اقدام، پیشه، حرفه، رفتار، شغل، فعل، کار، کردار، وظیفه
-
فعالیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرکاری، تلاش، جدیت، سختکوشی ۲. کار، کوشش، مشغله