کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هم سفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشم به هم زدن
واژگان مترادف و متضاد
آن، طرفهالعین، لحظه، لمحه
-
جستوجو در متن
-
مسافرت کردن
واژگان مترادف و متضاد
سفر کردن، مسافرت رفتن، سفر رفتن
-
سفر کردن
واژگان مترادف و متضاد
مسافرت کردن، مسافرت رفتن، سفر رفتن، کوچیدن، مهاجرت کردن، هجرت کردن ≠ مقیم شدن
-
سفر
واژگان مترادف و متضاد
-
سفرنامه
واژگان مترادف و متضاد
سیاحتنامه، گزارش سفر
-
سیاحتنامه
واژگان مترادف و متضاد
سفرنامه، گزارش سفر
-
مسافرت
واژگان مترادف و متضاد
جهانگردی، سفر، سیاحت، سیر ≠ حضر
-
نقلمکان
واژگان مترادف و متضاد
جابجایی، سفر، عزیمت، کوچ
-
رحیل
واژگان مترادف و متضاد
سفر، عزیمت، کوچ، کوچیدن، مسافرت، هجرت
-
سفر
واژگان مترادف و متضاد
جابجایی، رحلت، رحیل، سیاحت، عزیمت، کوچ، مسافرت، مهاجرت، نقلمکان، هجرت ≠ حضر
-
سیاحت
واژگان مترادف و متضاد
۱. تماشا، سفر، سیر، گردش ۲. جهانگردی، گردشگری، آفاقپویی
-
عزیمت کردن
واژگان مترادف و متضاد
حرکت کردن، رختبستن، رفتن، سفر کردن، عازمشدن، کوچ کردن
-
کوچ
واژگان مترادف و متضاد
جابجایی، رحلت، رحیل، سفر، کوج، مهاجرت، نقلمکان، هجرت
-
باروبنه بستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. کوچ کردن، کوچیدن ۲. حرکت کردن، سفر کردن