کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هفت قلم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حذف کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خط زدن، پاک کردن، از قلم انداختن، قلم گرفتن ۲. کنارگذاشتن، کنار زدن ۳. ساقط کردن، انداختن
-
کلک
واژگان مترادف و متضاد
خامه، قلم، نی
-
خودکار
واژگان مترادف و متضاد
۱. اتوماتیک ۲. خودنویس، قلم
-
قلم
واژگان مترادف و متضاد
۱. خامه، کلک، نی ۲. رقم ۳. لول
-
مداد
واژگان مترادف و متضاد
۱. دوده، مرکب ۲. قلم، کلک، خامه ۳. بیمصرف، بیخاصیت ۴. هیچکاره
-
نی
واژگان مترادف و متضاد
۱. شهنا ۲. قلم ۳. کبر ۴. خیر، نه
-
خط زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قلم گرفتن ۲. حذف کردن، محو کردن ۳. خط کشیدن (برتکلیف دانشآموز)
-
خامه
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرشیر، چربی شیر، قیماق، نمشک ۲. قلم، کلک ۳. نخ نتابیده ۴. ابریشمنتابیده، ابریشم خام ۵. توده، تل(ریگ)
-
خط کشیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قلم گرفتن، خط خوردن، خط زدن ۲. حذف کردن، محو کردن، برطرف کردن ۳. گذشتن، صرفنظر کردن ۴. رسم کردن (خط)
-
رقم
واژگان مترادف و متضاد
۱. شمار، عدد ۲. شماره، عده ۳. قلم ۴. نمره ۵. قسم، نوع ۶. خط، دستخط، فرمان ۷. علامت، نشان
-
لول
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرحال، سرخوش، سرمست، شوخچشم، ملنگ، نشئه ۲. خراب، طافح، مست ۳. قلم، لوله ۴. جنبش، حرکت، وول ۵. بیآزرم، بیحیا، بیشرم
-
خام
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناپخته، نپخته ≠ پخته، مجرب ۲. بیتجربه، تازهکار، مبتدی، ناآزموده، بیتجربه، نامجرب، نوپیشه ۳. نارس، نارسا ۴. کال ≠ رسیده ۵. بیربط، بیهوده، نسنجیده، باطل، یاوه ۶. خامه، قلم، کلک ۷. ناآراسته، ناپیراسته ۸. ناتراشیده، صیقل نیافته ۹. خا
-
باطل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابطال کردن، فسخ کردن، لغو کردن، ملغا ساختن ۲. بیمعنی کردن، بیهوده گردانیدن، مهمل گذاشتن ۳. ناحق جلوه دادن، ناراست قلمداد کردن ۴. ضایع گردانیدن ۵. خط زدن، قلم زدن ۶. ازاعتبار انداختن، نامعتبر اعلام کردن ۷. تبطیل