کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هفت جوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جوش
واژگان مترادف و متضاد
۱. اتصال، پیوند، لحیم ۲. داغ ۳. جوشش، غلیان ۴. اوج، بحبوحه، هنگامه ۵. دانه ۶. اضطراب، شور ۷. گره ۸. آشفتگی، حرص، خودخوری، عصبانیت فوران شور
-
غلیان
واژگان مترادف و متضاد
انفجار، جوش، جوشش، جوشوخروش، جوشیدن، هیجان
-
لحیم
واژگان مترادف و متضاد
۱. جوش ۲. پرگوشت، فربه
-
حرص زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جوش زدن، شور زدن، بیتابی کردن، کمطاقتی کردن ۲. حرص خوردن، خودخوری کردن ۳. تلاشفوقالعاده کردن، تقلا کردن
-
غرور
واژگان مترادف و متضاد
۱. تفاخر، تفرعن، تکبر، خودخواهی، خودبزرگبینی، خودپسندی، خودبینی، خودستایی، خویشتنبینی، فخر، کبر، منیت، نخوت ۲. جوش ≠ خضوع
-
حرص
واژگان مترادف و متضاد
۱. آز، آزمندی، شره، طمع، طمعکاری، ولع ≠ قناعت ۲. افزونخواهی، زیادهطلبی، زیادتطلبی ۳. جوش، خودخوری ≠ قناعت ۴. میل شدید ۵. عصبانیت، غصب، خشم
-
تنوره
واژگان مترادف و متضاد
۱. دودکش ۲. لولهسماور، آتشدان ۳. جنگ جامه، جوشن ۴. معبرریزش آب بر پرههای آسیا، آبراه ۵. جوش، جامه جنگ