کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هدایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هدایت
واژگان مترادف و متضاد
ارشاد، دلالت، راهنمونی، راهنمایی، هدی ≠ اضلال
-
جستوجو در متن
-
راهنمایی
واژگان مترادف و متضاد
ارشاد، رهنمونی، هدایت
-
تضلیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. ضلالت، گمراهی ≠ هدایت ۲. گمراه کردن ≠ هدایت کردن ۳. بهضلالت نسبت دادن، گمراه دانستن
-
دلالت
واژگان مترادف و متضاد
ارشاد، رهنمایی، رهنمود، رهنمون، هدایت
-
رهنمایی
واژگان مترادف و متضاد
ارشاد، دلالت، رهبری، رهنمونی، رهنمون، هدایت
-
ضلالت
واژگان مترادف و متضاد
انحراف، بغی، گمراهی، گمشدگی ≠ صلاح، هدایت
-
ارشاد
واژگان مترادف و متضاد
تربیت، دلالت، راهنمایی، رهنمونی، هدایت ≠ اضلال
-
رساندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. حمل کردن ۲. تحویلدادن، تسلیم کردن ۳. هدایت کردن ۴. ابلاغ
-
سوق دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به حرکتدرآوردن، راندن، کشاندن، هدایت کردن ۲. وادار کردن، واداشتن، مجبور کردن
-
دستگیری
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعاون، غوث، کمک، مدد، مساعدت، معاضدت، همدستی، یاری ۲. بازداشت، توقیف ۳. ارشاد، هدایت
-
تعسف
واژگان مترادف و متضاد
۱. ستم، ظلم ≠ دادگری ۲. انحراف ۳. کجروی کردن، گمراهشدن، منحرف شدن ≠ هدایت شدن ۴. ظلم کردن، ستم کردن ≠ دادگری کردن
-
رشد
واژگان مترادف و متضاد
۱. رویش، نشو، نمو ۲. بلوغ، کمال ۳. صلاح، هدایت ≠ ۴. ضلالت، غی، گمراهی