کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نگهبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نگهبان
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاسبان، پاسدار، حارس، داروغه، هارون ۲. پاینده، حافظ، محافظ، مراقب، مستحفظ، نگاهدارنده ۳. دیدهبان، دیدهور، قراول، کشیک، گشتی، نگاهبان ۴. پشتیبان، حامی، طرفدار ۵. دربان، سرایدار
-
جستوجو در متن
-
گارد
واژگان مترادف و متضاد
مستحفظ، نگهبان
-
بپا
واژگان مترادف و متضاد
نگهبان، مراقب
-
داروغه
واژگان مترادف و متضاد
پاسبان، شبگرد، عسس، نگهبان
-
حفیظ
واژگان مترادف و متضاد
حافظ، مراقب، نگهبان، نگاهبان
-
سرایدار، سرایدار
واژگان مترادف و متضاد
حاجب، دربان، مستحفظ، نگهبان
-
گشتی
واژگان مترادف و متضاد
پاسبان، قراول، کشیک، نگهبان
-
بواب
واژگان مترادف و متضاد
حاجب، دربان، سرایدار، نگهبان
-
مواظب
واژگان مترادف و متضاد
مترصد، متوجه، محافظ، مراقب، نگهبان
-
میرآخور
واژگان مترادف و متضاد
رئیس اصطبل، مهتراصطبل، نگهبان اصطبل
-
حرس
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاسبانان، نگهبانان، حارسان ۲. پاسبان، نگهبان
-
دیدهبان
واژگان مترادف و متضاد
دیدبان، دیدهور، قراول، مراقب، نگهبان، یزک
-
شحنه
واژگان مترادف و متضاد
پاسبان، داروغه، ضابط، عسس، گزمه، محتسب، نگهبان
-
موکل
واژگان مترادف و متضاد
۱. کفیل، گماشته، مامور ۲. محافظ، نگهبان