کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نور
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرتو، تابش، تلاءلو، روشنایی، سو، ضیاء، فروغ ۲. شعاع ≠ تاریکی، ظلمت
-
جستوجو در متن
-
فروزش
واژگان مترادف و متضاد
اشتعال، پرتو، نور
-
روشنایی
واژگان مترادف و متضاد
روشنی، فروغ، نور ≠ تاریکی، ظلمت
-
شعاع
واژگان مترادف و متضاد
اشعه، پرتو، درخشندگی، روشنی، نور
-
سوسو زدن
واژگان مترادف و متضاد
کورسو زدن، تابیدن (نور ضعیف)، سوسو کردن
-
ضیا
واژگان مترادف و متضاد
پرتو، روشنایی، روشنی، ضوء، نور ≠ تاریکی
-
ظلمت
واژگان مترادف و متضاد
تاریکی، تیرگی، سیاهی، ظلام ≠ روشنایی، فروغ، نور
-
ماهتاب، ماهتاب
واژگان مترادف و متضاد
مهتاب، مهشید، نور ماه، پرتو ماه ≠ آفتاب
-
خره
واژگان مترادف و متضاد
۱. موهبتالهی ۲. نور، فروغ، شعشعه ۳. بخش، حصه، قسمت ۴. ده، دهکده، روستا، قریه
-
درخش
واژگان مترادف و متضاد
۱. آذرخش، برق ۲. پرتو، روشنی، نور ۳. براق، درخشنده، ساطع
-
تف
واژگان مترادف و متضاد
۱. تابش، حرارت، داغی، گرما، گرمی، هرم ۲. پرتو، روشنی، نور
-
فروغ
واژگان مترادف و متضاد
پرتو، تاب، تابش، تابندگی، درخشش، درخشندگی، روشنایی، روشنی، روشنایی، شعشعه، ضیا، لمعان، نور، وراغ
-
بارقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخگر، جرقه، شرر، شعله، وراغ ۲. تلالو، پرتو، نور ≠ خاکستر
-
پرتو
واژگان مترادف و متضاد
۱. اشعه، تاب، تابش، درخشش، روشنایی، روشنی، سو، شعاع، شعشعه، ضیا، فروغ، نور ۲. اثر، نقش