کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جلوس، قعود ۲. اقامت کردن، سکناگزیدن، مقیمشدن، منزل کردن
-
واژههای مشابه
-
بست نشستن
واژگان مترادف و متضاد
تحصنجستن، تحصن کردن، متحصن شدن، پناه گرفتن ≠ بست شکستن
-
جستوجو در متن
-
ایستادن
واژگان مترادف و متضاد
قیام ≠ جلوس، نشستن
-
بر دادن
واژگان مترادف و متضاد
ثمر دادن، به ثمرنشستن، به بار آمدن، به بر نشستن
-
تمرگیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نشستن ۲. خوابیدن
-
جلوس
واژگان مترادف و متضاد
قعود، نشست، نشستن
-
خلوت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. عزلتگزیدن، تنها نشستن ۲. بهخلوت نشستن، دور ازاغیار ماندن ۳. خالی کردن ۴. مجامعت کردن
-
ستادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایستادن ۲. ستدن، گرفتن، ستاندن ≠ نشستن
-
سوگواری کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. عزاداری کردن ۲. ماتم گرفتن، به سوگ نشستن ۳. تعزیهگردانی کردن
-
شست
واژگان مترادف و متضاد
۱. انگشت ۲. تور، قلاب ۳. حلقه ۴. جلوس، نشستن
-
متحصن شدن
واژگان مترادف و متضاد
بست نشستن، پناه گرفتن، پناهجویی کردن، پناهجستن، پناه بردن، تحصن کردن
-
معتکف شدن
واژگان مترادف و متضاد
گوشهگیر شدن، عزلت گزیدن، به عزلت نشستن، زاویهنشین شدن، مقیم شدن، عاکف شدن، گوشهنشین شدن
-
تحصن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بست، بستنشینی، پناهجویی ۲. دژنشینی ۳. بست نشستن، پناهجستن