کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نام داغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
داغ
واژگان مترادف و متضاد
۱. حار، سوزان، سوزنده، گرم ۲. علامت، لکه، مهر، نشان، نشانه ۳. اندوه، عزا، غم ≠ سرد
-
سوزنده
واژگان مترادف و متضاد
داغ، سوزان، گرم، محترق، ملتهب
-
ولرم
واژگان مترادف و متضاد
نیمگرم ≠ داغ، سرد
-
نیمگرم
واژگان مترادف و متضاد
ولرم ≠ سرد، داغ
-
عزا
واژگان مترادف و متضاد
پرسه، تعزیت، داغ، سوگ، سوگواری، ماتم، مصیبت ≠ جشن، عروسی
-
گداخته
واژگان مترادف و متضاد
۱. مایع، مذاب ۲. داغ ۳. تحلیلرفته
-
گل
واژگان مترادف و متضاد
۱. زهر، ورد ۲. داغ ≠ خار
-
لکه
واژگان مترادف و متضاد
۱. چرک، خال، داغ، لک ۲. چکه، قطره
-
مارک
واژگان مترادف و متضاد
۱. انگ، داغ، علامت، نشان، نشانه ۲. واحد پول آلمان
-
آتشین
واژگان مترادف و متضاد
آتشناک، آتشی، آذرگون، آذرین، داغ، سوزان، مشتعل
-
پرشور
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرحرارت، پرهیجان ۲. شورآفرین ۳. آتشی، آتشین، داغ
-
تفت دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. حرارت دادن، داغ کردن ۲. نیمهسرخ کردن
-
وهاج
واژگان مترادف و متضاد
۱. درخشنده، شفاف، فروزان، فروزنده ۲. داغ، سوزان
-
نشانه
واژگان مترادف و متضاد
آماج، آیه، اثر، داغ، رگه، علامت، مارک، نشان، هدف
-
حار
واژگان مترادف و متضاد
۱. داغ، سوزان ۲. حاره، گرمسیری ≠ سردسیری ۳. گرم ≠ بارد، سرد