کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناظر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناظر
واژگان مترادف و متضاد
۱. کارگزار، مباشر، وکیل ۲. متصدی، مراقب ۳. تماشاچی، تماشاگر، حاضر، شاهد، نظارهگر ۴. عاشق
-
جستوجو در متن
-
کارگزار
واژگان مترادف و متضاد
پیشکار، عامل، مامور، مباشر، متولی، ناظر، وکیل
-
بازرس
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناظر ۲. کارآگاه، ۳. مفتش
-
تماشاچی
واژگان مترادف و متضاد
بیننده، تماشاگر، شاهد، ناظر، نظارهگر، نظارگی
-
تماشاگر
واژگان مترادف و متضاد
بیننده، تماشاچی، ناظر، نظارهگر، نظارگی، نگران ≠ بازیگر
-
گواه
واژگان مترادف و متضاد
۱. شاهد، ناظر ۲. شهید ۳. برهان، بینه، دلیل، موید
-
مشرف
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیدهور، مجاور، مسلط، نزدیک ۲. مراقب، مواظب ۳. ناظر، مباشر
-
بیننده
واژگان مترادف و متضاد
۱. تماشاگر، تماشاچی، ناظر، نظارهگر ۲. بینا، مبصر ≠ شنونده، مستمع
-
وکیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. نماینده ۲. پیشکار، کارگزار، مباشر، ناظر ۳. قایممقام، گماشته، مامور، ناظر، نایب، وصی ۴. قیم، ولی ۵. قانوندان، مدافع ۶. سرجوخه
-
مباشر
واژگان مترادف و متضاد
پیشکار، سرپرست، سررشتهدار، قایممقام، کارگزار، کدخدا، معاون، ناظر، نایب، نماینده، وکیل، عامل، کارپرداز
-
نگران
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشفته، پریشان، دلواپس، مشوش، مضطرب ۲. چشمبراه، منتظر ۳. تماشاگر، ناظر
-
شاهد
واژگان مترادف و متضاد
۱. مثال، نمودار، نموده، نمونه ۲. غلام، محبوب، معشوق، مغبچه ۳. تماشاچی، حاضر، حی، گواه، ناظر ۴. شهید ≠ غایب
-
مراقب
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاسدار، حارس، دیدهبان، دیدهور، گماشته، محافظ، مستحفظ، مهیمن، نگاهبان، نگاهدار، نگهبان ۲. آگاه، گوشبزنگ، مترصد، متوجه، ملتفت، منتظر، مواظب، ناظر ۳. رقیب