کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
می پخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مطبوخ
واژگان مترادف و متضاد
۱. پخته، پخته شده ۲. جوشانده، عصاره، دمکرده
-
رسیده
واژگان مترادف و متضاد
۱. پخته، رسا، منضوج، یانع ۲. آمده، وارد ۳. بالغ، پخته ≠ خام، نرسیده
-
چلو
واژگان مترادف و متضاد
برنج پخته
-
برشته
واژگان مترادف و متضاد
بریان، بلال، پخته، تفتداده، تفتیده
-
نارس
واژگان مترادف و متضاد
خام، کال، نپخته ≠ پخته، رسا
-
طبخ
واژگان مترادف و متضاد
۱. پختن، پخته کردن ۲. پخت، پز، آشپزی
-
ناآزموده
واژگان مترادف و متضاد
بیتجربه، بیوقوف، تازهکار، خام، ناشی، نامجرب ≠ پخته مجرب
-
نپخته
واژگان مترادف و متضاد
۱. خام، نارس ۲. بیتجربه ≠ پخته
-
ناپخته
واژگان مترادف و متضاد
۱. خام، نامطبوخ ۲. بیتجربه، ناشی ۳. کال، نارس ≠ پخته، رسیده
-
حاذق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزموده، استاد، باتجربه، پخته، چیرهدست، تیزهوش، زبردست، زیرک ۲. کارآزموده، کاردان، ماهر، مجرب ≠ بیتجربه، ناآزموده
-
رسا
واژگان مترادف و متضاد
۱. پخته، رسیده، یانع ۲. واضح ۳. بلند ۴. بلیغ، زبانآور، شیوا ≠ نارسا
-
سفال
واژگان مترادف و متضاد
۱. ظرف گلی، کوزه، خزف، گل پخته ۲. سوفالی ۳. پوست (پسته، گردو، بادام)
-
طلا
واژگان مترادف و متضاد
۱. ذهب، زخرف، زر، عسجد ≠ سیم، فضه، نقره ۲. شی کمیاب، شخصبسیارارزشمند ۳. شراب، می پخته
-
آزموده
واژگان مترادف و متضاد
۱. باتجربه، پخته، حاذق، خبره، کاردان، کارکشته، کردهکار، ماهر، مجرب، ورزیده ۲. تجربهشده، سنجیده ≠ بیتجربه
-
پخته
واژگان مترادف و متضاد
۱. مطبوخ ۲. آزموده، حاذق، کارآمد، مجرب، مدبر ۳. آماده، تمام، رسا، کامل ۴. رسیده، منضوج ≠ خام