کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میانجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میانجی
واژگان مترادف و متضاد
۱. پایمرد، داور، شفیع، میانگیر، واسطه ۲. رابط
-
واژههای مشابه
-
میانجی شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. واسطه شدن ۲. شفیع شدن
-
جستوجو در متن
-
رابط
واژگان مترادف و متضاد
پیوندگر، میانجی، واسطه
-
میانجیگری کردن
واژگان مترادف و متضاد
وساطت کردن، میانجی شدن، میانگیری کردن، میانهگیری کردن
-
میانگیر، میانگیر
واژگان مترادف و متضاد
شفیع، میانجیگر، میانجی، واسطه
-
داور
واژگان مترادف و متضاد
حاکم، حکم، قاضی، میانجی، هیربد
-
خواهشگر
واژگان مترادف و متضاد
پایمرد، شفیع، میانجی، واسطه، شفاعتکننده
-
سفیر
واژگان مترادف و متضاد
ایلچی، رسول، فرستاده، میانجی، نماینده سیاسی
-
شفیع
واژگان مترادف و متضاد
پایمرد، دخیل، شافع، شفاعتگر، فریادرس، میانجی، واسطه
-
متوسط
واژگان مترادف و متضاد
۱. میانگین، میانه ۲. معتدل، میانهرو ۳. میانجی، میانگیر
-
واسطه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خواهشگر، شفیع، میانجی ۲. دلال، رابط ۳. محرک، مسبب ۴. سبب، علت