کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موقوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موقوف
واژگان مترادف و متضاد
۱. مشروط، مقید، منوط، موکول، وابسته ۲. بازداشته، گرفتار، زندانی ۳. تعطیلشده، متوقفشده ۴. بس، کافی ۵. وقفشده، موقوفه
-
واژههای مشابه
-
موقوف شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. متوقف شدن، تعطیل شدن ۲. ممنوع شدن ۳. ترک شدن
-
موقوف کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. متوقف کردن، ممنوع کردن ۲. معلق کردن ۳. وابسته کردن، منوط کردن
-
جستوجو در متن
-
مسکوت گذاشتن
واژگان مترادف و متضاد
رها کردن، به حال خود گذاشتن، موقوف کردن
-
مشروط
واژگان مترادف و متضاد
مقید، منوط، موقوف، وابسته ≠ غیرمشروط
-
منوط
واژگان مترادف و متضاد
بسته، مربوط، مشروط، موقوف، موکول، وابسته
-
سماعی
واژگان مترادف و متضاد
موقوف به شنیدن، بیقاعده، غیرقیاسی، قاعدهناپذیر ≠ قیاسی، قاعدهمند، باقاعده
-
قطع کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برشدادن، بریدن ۲. گسستن، گسیختن ۳. موقوف کردن ۴. تقطیع ≠ وصل کردن
-
موکول
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعویق، معوق، منوط، وابسته، مشروط، موقوف ۲. محول، واگذار، سپردهشده
-
بند آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. راهبندانشدن ۲. بسته شدن، سد شدن، مسدود شدن ≠ باز شدن ۳. باز ایستادن، قطع شدن، متوقفشدن، موقوف شدن ۴. از کار افتادن، از حرکتبازماندن، بیحرکت شدن
-
وابسته
واژگان مترادف و متضاد
۱. خویش، خویشاوند، قریب، قوم، متعلق، منسوب ۲. غیرمستقل ۳. بسته، متوقف، مربوط، مشروط، منوط، موقوف ۴. تابع، مطیع، منقاد ۵. پابند، طفیلی، متصل، مرتبط، ملحق ۶. اتاشه، ≠ مستقل