کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موج
واژگان مترادف و متضاد
۱. خیزاب، کوههآب، موجه، چینخوردگی سطح آب، تلاطم آب ۲. فرکانس رادیویی
-
واژههای مشابه
-
موج زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مواجشدن، پرموج شدن، موجدار شدن ۲. به تلاطمدرآمدن ۳. سرشار شدن ۴. حرکت پرخروش وانبوه جمعیت
-
جستوجو در متن
-
خیزاب
واژگان مترادف و متضاد
آبکوهه، کوههآب، موج
-
آبکوهه
واژگان مترادف و متضاد
خیزاب، موج، موجخیز
-
آبخیز
واژگان مترادف و متضاد
آبدار، آبزا، کوهه، موج، موجکوهه
-
کولاک
واژگان مترادف و متضاد
۱. بوران، توفان ۲. موج ۳. شاهکار، کارشایان، معرکه
-
موجشکن
واژگان مترادف و متضاد
سد ساحلی، دیواره ساحلی، دیواره شکننده موج، موجگیر
-
تموج
واژگان مترادف و متضاد
۱. موج زدن، مواج بودن ≠ طوفانی شدن ۲. آرام شدن (دریا)
-
باند
واژگان مترادف و متضاد
۱. جماعت، جمعیت، جوخه، حزب، دسته، گروه، هیات ۲. خطسیر، گذرگاه، ۳. فرودگاه، مطار ۴. نوار، رشته، لفافه ۵. موجرادیو، طول موج ۶. هر یک از بلندگوهایسیستم صوتیتصویری