کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منع
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازداشت، تحریم، جلوگیری، قدغن، ممانعت، نفی، نهی ۲. بازداشتن، جلوگیری کردن، ممانعت بهعملآوردن
-
واژههای مشابه
-
منع شدن
واژگان مترادف و متضاد
قدغن شدن، نهی شدن، ممانعت شدن، جلوگیری شدن
-
منع کردن
واژگان مترادف و متضاد
قدغن کردن، نهی کردن، ممانعت کردن، بازداشتن، جلوگیری کردن، ممنوع کردن
-
جستوجو در متن
-
حجر
واژگان مترادف و متضاد
۱. باز داشتن، منع کردن محجورسازی ۲. منع
-
مانع شدن
واژگان مترادف و متضاد
جلوگیری کردن، منع کردن، بازداشتن
-
بایکوت
واژگان مترادف و متضاد
تحریم، منع
-
ممانعت کردن
واژگان مترادف و متضاد
باز داشتن، جلوگیری کردن، منع کردن
-
ناماذون
واژگان مترادف و متضاد
غیرماذون، غیرمجاز، منع ≠ ماذون
-
باز داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جلوگیری، ردع، ممانعت، منع، نهی ≠ امر ۲. جلوگیری کردن، مانع شدن، ممانعت کردن، منع کردن، نهی کردن ≠ امر کردن، فرمان دادن، حکم کردن، دستور دادن
-
تجویز کردن
واژگان مترادف و متضاد
اجازه دادن، جایز شمردن، روا داشتن، مناسب تشخیص دادن ≠ منع کردن
-
جلوگیری
واژگان مترادف و متضاد
پیشگیری، خودداری، دفع، قدغن، ممانعت، منع، نهی
-
نهی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازداشت، جلوگیری، منع ۲. بازداشتن، نهی کردن ≠ امر
-
عصمت
واژگان مترادف و متضاد
۱. پارسایی، پاکدامنی، پاکی، عفت، ناموس، نجابت ۲. بازداشتن، منع