کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منزجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منزجر
واژگان مترادف و متضاد
بیزار، دلزده، متنفر، نفور
-
واژههای مشابه
-
منزجر شدن
واژگان مترادف و متضاد
بیزارشدن، دلزده شدن، متنفر شدن، نفور گشتن
-
منزجر کردن
واژگان مترادف و متضاد
بیزار کردن، متنفر کردن، دلزده کردن
-
جستوجو در متن
-
متنفر
واژگان مترادف و متضاد
بیزار، دلزده، رمیده، فراری، گریزان، مشمئز، منزجر، نفور ≠ راغب، شایق
-
متنفر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیزار کردن، نفرتزده کردن، مشمئز کردن، منزجر کردن، دلزده کردن ۲. رماندن، فراریدادن، گریزان کردن
-
زده
واژگان مترادف و متضاد
۱. خورده، ضربتدیده، مصدوم، مضروب ۲. بیرغبت، بیمیل، دلزده، متنفر، منزجر، وازده ۳. بیدخورده ۴. بریده
-
بری
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیزار، منزجر، متنفر ۲. تهی، دور، عاری، محترز، ۳. مصون ۴. بیگناه، پاک، مبرا
-
بیزار
واژگان مترادف و متضاد
بری، بیمیل، روگردان، دلزده، سیر، ضجور، گریزان، متنفر، مشمئز، منزجر، نافر، نفور، وازده ≠ راغب، علاقهمند، مایل
-
تنفر
واژگان مترادف و متضاد
۱. اشمئزاز، انزجار، بیزاری، دلزدگی، نفرت ≠ میل، گرایش ۲. بیزار بودن، رمیدن، منزجر بودن، نفرت داشتن ≠ گرایش داشتن، متمایل بودن، رغبت داشتن