کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقدم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقدم
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارجح، اولی، برتر، اولویتدار، دارای تقدم ۲. پیشگام، پیشاهنگ، پیشرو ۳. پیشوا، رهبر، قاید ۴. پیش، پیشین، سابق، مسبوق ≠ موخر
-
مقدم
واژگان مترادف و متضاد
۱. گام، قدم، پا ۲. جایپا، قدمگاه ۳. وقت آمدن ۴. زمان آمدن
-
واژههای مشابه
-
مقدم داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ترجیح دادن، رجحان دادن، مقدم شمردن ۲. پیش انداختن، جلو انداختن
-
جستوجو در متن
-
اولی
واژگان مترادف و متضاد
ارجح، برتر، سزاوارتر، مقدم
-
موخر
واژگان مترادف و متضاد
پسین، تازه، جدید ≠ اقدم، سابق، قبلی، قدیم، مقدم، نخستین
-
پیشقدم
واژگان مترادف و متضاد
پیشاهنگ، پیشتاز، پیشرو، پیشگام، سابق، مقدم ≠ دنبالهرو
-
سبقت دادن
واژگان مترادف و متضاد
ترجیحدادن، برتری دادن، مرجح دانستن، برتر شمردن، مقدم دانستن
-
قاید
واژگان مترادف و متضاد
امام، بزرگ، پیشوا، زعیم، سلسلهجنبان، شیخ، کبیر، مقدم، نقیب
-
مسبوق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آینده، بعدازاین ≠ سابق ۲. آشنا، آگاه، مخبر، مقدم، وارد، واقف
-
پیشتاز
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشاهنگ، پیشرو، ، متقدم، ، مقدم ۲. پرچمدار، طلایه، طلایهدار
-
پیشرو
واژگان مترادف و متضاد
پرچمدار، پیشاهنگ، پیشتاز، پیشقدم، پیشگام، زعیم، طلیعه، مقدم
-
سابقسابق
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیش، پیشین، قبل، قبلی، گذشته ≠ پسرو، پسین ۲. پیشقدم، مقدم ۳. سبقتگیرنده، پیشرو ۴. عقل، خرد
-
تقدیم
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهدا، پیشکش، تسلیم، نثار ۲. اهدا کردن، پیشکش کردن، هدیه دادن ۳. پیش انداختن ۴. پیش فرستادن ۵. نزدیکبودن ۶. مقدم داشتن