کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقتدر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقتدر
واژگان مترادف و متضاد
بااقتدار، توانا، زورمند، قادر، قدرتمند، قدر، نیرومند ≠ ناتوان
-
جستوجو در متن
-
قادر
واژگان مترادف و متضاد
باقدرت، پرتوان، توانا، زورمند، قدر، قوی، مقتدر ≠ قاصر، ناتوان
-
متمکن کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دولتمند کردن، متمول کردن ۲. مستقر کردن، جا دادن ۳. توانا ساختن، مقتدر ساختن
-
زبردست
واژگان مترادف و متضاد
۱. استاد، حاذق، خبره، کاردان، ماهر، متبحر ۲. زبل، زرنگ ۳. باکفایت، مقتدر
-
زورمند
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرزور، تنومند، توانا، زورآور، قوی، نیرومند، یل ۲. متنفذ، مقتدر ≠ ضعیف
-
قدر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تقدیر، سرنوشت، قضا ۲. حکم، فرمان ۳. توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر، ۴. توان، زور
-
توانا
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرقدرت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند ۲. باقدرت، متنفذ، مقتدر ≠ ناتوان
-
نیرومند
واژگان مترادف و متضاد
باقوت، بانیرو، پرزور، پرزور، پرقوت، توانا، زورمند، قوی، قوی، قویجثه، مقتدر ≠ ضعیف