کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معلق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
معلق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آونگ، آویخته، آویزان، اندروا، تعلیقشده، سرازیر، سرنگون ۲. معطل، معوق ۳. برکنار، بلاتکلیف، پادرهوا، بیپایه، غیرثابت، ۴. آونگدار، بهصورت معلق
-
واژههای مشابه
-
معلق شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آویزان شدن، آویخته شدن ۲. به حالت تعلیق درآمدن ۳. موقتبرکنار شدن
-
معلق کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آویختن، آویزان کردن ۲. برکنار کردن، معزول کردن ۳. تعلیق ۴. به حال تعلیق درآوردن، معطل گذاشتن، معوق گذاشتن
-
معلق ماندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بهحالت تعلیق درآمدن ۲. پادرهوا ماندن
-
جستوجو در متن
-
پشتک
واژگان مترادف و متضاد
معلق، وارو
-
آونگ
واژگان مترادف و متضاد
آویخته، آویز، پاندول، معلق
-
آویزان
واژگان مترادف و متضاد
آویخته، آویز، معلق
-
اندروا
واژگان مترادف و متضاد
آویخته، آویزان، معلق
-
منتظر خدمت
واژگان مترادف و متضاد
معلق، برکناری (موقت)
-
تعلیق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آویختگی، آویزش ۲. تاخیر، معلق ۳. آویختن، ۴. تحشیه، تعلیقه، تکلمه، حاشیه ۵. معلق کردن، فروهشتن
-
آویخته
واژگان مترادف و متضاد
آونگ، آویزان، پادرهوا، سرازیر، معلق ≠ نصب
-
بلاتکلیف
واژگان مترادف و متضاد
پادرهوا، معلق، معوق، نامشخص، نامعلوم ≠ مشخص، معلوم
-
معزول شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برکنارشدن، عزل شدن، خلع شدن، کنار گذاشته شدن، معلق شدن ≠ منصوب شدن ۲. دور شدن، جداشدن