کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مضطر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مضطر
واژگان مترادف و متضاد
۱. پریشان، تنگدست، فقیر، تهیدست ۲. بیچاره، درمانده ۳. دژم ۴. ناچار، مجبور، ناگزیر
-
واژههای مشابه
-
مضطر شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیچاره شدن، درمانده گشتن، ناچار گشتن ۲. گرفتار شدن، در تنگنا قرار گرفتن ۳. تهیدستشدن
-
مضطر گشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیچاره شدن، درمانده گشتن، ناچار گشتن ۲. گرفتار شدن، درتنگنا قرارگرفتن ۳. تهیدستشدن
-
جستوجو در متن
-
ملهوف
واژگان مترادف و متضاد
۱. دادخواه، ستمدیده، مضطر، مظلوم ۲. غمگین، اندوهگین، غمزده، غمین
-
درمانده
واژگان مترادف و متضاد
بدبخت، بیچاره، حیران، خسته، دردمند، سرگشته، عاجز، فرومانده، کوفته، متحیر، مستاصل، مضطر، ناتوان، وامانده
-
دژم
واژگان مترادف و متضاد
۱. افسرده، اندوهناک، اندوهگین، پریشانحال، مضطر، مغموم ۲. خشمگین، عصبی، غضبناک ≠ شاد
-
ناچار
واژگان مترادف و متضاد
۱. لابد، لاعلاج، مجبور، مضطر، ملزم، ناگزیر ۲. ضروراً، ضرورتاً، کرهاً ۳. بیاختیار، بیچاره، عاجز ≠ چارهدار
-
تنگدست، تنگدست
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیبضاعت، بیچیز، تنگعیش، تهیدست، فقیر، محتاج، مسکین ۲. پریشانحال، مضطر ≠ غنی، منعم، گشادهدست
-
ناگزیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. لابد، لاعلاج، مجبور، ملزم، مضطر، ناچار ۲. ضروراً، ضرورتاً، کرهاً، قهراً ۳. محتوم، ضروری، لازم ۴. بیاختیار، بیچاره، عاجز
-
پریشان
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بیآرام، بیقرار، پراکنده، پراکندهخاطر، پریشانحال، تنگدست، درهم، دلواپس، ژولیده، سراسیمه، شوریده، متاثر، متشتت، متفرق، مختل، مشوش، مضطر، مضطرب، مغشوش، منگ، ناآرام، نابسامان، نامنظم، نگران ≠ آرام، آسوده