کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتبط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرتبط
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیوسته، چسبیده، متصل ۲. مربوط، وابسته
-
واژههای مشابه
-
مرتبط کردن
واژگان مترادف و متضاد
ربطدادن، ارتباط دادن، مرتبط ساختن، وصل کردن
-
جستوجو در متن
-
چسبیده
واژگان مترادف و متضاد
متصل، مرتبط، ملصق
-
مربوط کردن
واژگان مترادف و متضاد
ربطدادن، ارتباط دادن، مرتبط ساختن
-
متصل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. وصل کردن، مرتبط کردن، چسباندن، چسبانیدن، ارتباط دادن ۲. چسباندن، پیوند دادن
-
متعلق
واژگان مترادف و متضاد
۱. متصل، مرتبط ۲. منتسب، مربوط ۳. خویشاوند، منسوب، وابسته، خویش
-
متصل
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیوسته، چسبیده، مرتبط، مسلسل، ملحق، موصول، وابسته، وصل ۲. پیدرپی،
-
مربوط
واژگان مترادف و متضاد
۱. مرتبط ۲. منوط، وابسته ۳. منسجم، باانسجام ۴. صحیح، درست ≠ نامربوط، بیربط
-
بستگی داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. وابسته بودن، منوط بودن، مشروط بودن ۲. خویشاوند بودن، قرابت داشتن ۳. پیوند داشتن، مرتبط بودن، رابطه داشتن
-
پشتسرهم، متوالیمتصل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. چسبیدن، بههم پیوستن ≠ جدا شدن، منفصلشدن، گسستن ۲. وصل شدن، پیوستن ۳. مرتبط شدن، وابسته شدن ۴. واصل شدن ۵. ملحق شدن
-
باز گشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آمدن، بازآمدن، برگشتن، رجعت کردن، مراجعت کردن ≠ عازم شدن، عزیمت کردن ۲. عود کردن ۳. پشیمان شدن، توبه کردن ۴. منصرف شدن ≠ مصمم شدن ۵. مرتبط بودن، ارتباط داشتن
-
وابسته
واژگان مترادف و متضاد
۱. خویش، خویشاوند، قریب، قوم، متعلق، منسوب ۲. غیرمستقل ۳. بسته، متوقف، مربوط، مشروط، منوط، موقوف ۴. تابع، مطیع، منقاد ۵. پابند، طفیلی، متصل، مرتبط، ملحق ۶. اتاشه، ≠ مستقل