کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قَوْمِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قوم
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعقاب، بازمانده، تیره، خویش، خویشاوند، دودمان، طایفه، قریب، کس، منسوب، نزدیک، وابسته ۲. خلق، ملت
-
واژههای همآوا
-
قوم
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعقاب، بازمانده، تیره، خویش، خویشاوند، دودمان، طایفه، قریب، کس، منسوب، نزدیک، وابسته ۲. خلق، ملت
-
جستوجو در متن
-
خویشاوند
واژگان مترادف و متضاد
خویش، قریب، قوم، کس، منسوب، نزدیک، نسیب، وابسته ≠ غریبه
-
فامیل
واژگان مترادف و متضاد
آل، اهلبیت، خانواده، خویش، دودمان، طایفه، قوم
-
قریب
واژگان مترادف و متضاد
۱. حدود ۲. پیش، مجاور، نزد، نزدیک ۳. خویش، خویشاوند، قوم، وابسته ≠ بعید
-
اعقاب
واژگان مترادف و متضاد
بازماندگان، خانواده، خویشان، دودمان، سلاله، طایفه، قبیله، قوم
-
منتسب
واژگان مترادف و متضاد
۱. خویشاوند، قوم، منسوب، وابسته ≠ منتزع ۲. نسبتدادهشده
-
منسوب
واژگان مترادف و متضاد
۱. خویش، قوم، متعلق، منتسب، وابسته ۲. مربوط، پیوسته ≠ غریبه
-
خدیور
واژگان مترادف و متضاد
۱. کدیور، ۲. شاه سلطان، پادشاه، ۳. شاهزاده ۴. وزیر، امیر ۵. بزرگ قوم
-
خویش
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشنا، خودی، خویشاوند، قریب، قوم، کس، منسوب، نزدیک، وابسته ۲. خود، نفس ≠ غریبه، ناآشنا
-
حمیم
واژگان مترادف و متضاد
۱. دوست، شفیق، مهربان، یار ۲. خویش، خویشاوند، قریب، قوم، وابسته ۳. گرم، صمیم ۴. خوی، عرق
-
سرجنبان
واژگان مترادف و متضاد
بانی، رئیس، رکن، رهبر، سرخیل، سردسته، سرسلسله، سرکرده، سلسلهجنبان، قاید، مهتر قوم
-
کس
واژگان مترادف و متضاد
۱. خویشاوند، خویش، قوم ۲. آدم، بابا، تن، شخص، فرد، ۳. انیس، مونس ۴. همدم، یار