کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل کنترل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کنترل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازدید، بازرسی، تفتیش، وارسی ۲. نظارت ۳. سانسور ۴. مهار
-
سانسور
واژگان مترادف و متضاد
۱. تفتیش، کنترل، ممیزی ۲. حذف ۳. قیچی
-
بازبینی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بررسی، رسیدگی، کنترل، معاینه ۲. تفتیش، ممیزی
-
چک کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بررسی کردن، امتحان کردن، وارسی کردن ۲. کنترل کردن، مراقبت کردن
-
بازدید
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیدار، دیدار مجدد، ملاقات، ویزیت ۲. کنترل، معاینه ۳. بررسی، سرکشی
-
مهار
واژگان مترادف و متضاد
۱. افسار، پالاهنگ، پلاهنگ، خطام، بقه، دهنه، زمام، عنان، لجام، لگام، مقود ۲. کنترل، خطام
-
چرخاندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به حرکت درآوردن، به دور خود گرداندن، وادار به چرخیدن کردن، چرخانیدن، چرخ دادن ۲. به جریانانداختن ۳. اداره کردن ۴. کنترل کردن، مهار کردن
-
مهار کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مطیع کردن، منقاد ساختن ۲. کنترل کردن، رام ساختن، زیر یوغ خود درآوردن، تحت سلطه خوددرآوردن، در اختیار گرفتن ۳. گرفتار ساختن، بازداشت کردن ۴. بستن ۵. زدن، نصب کردن