کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل تورم یا باد کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
انتفاخ
واژگان مترادف و متضاد
آماس، باد، تورم، نفخ، ورم
-
آماس
واژگان مترادف و متضاد
آماه، باد، برآمدگی، پف، پیله، تاول، تورم، دمل، نفخ، ورم
-
برآمدگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. آماس، باد، تورم، نفخ، ورم ۲. برجستگی ≠ فرورفتگی
-
ورم
واژگان مترادف و متضاد
آماس، آماه، باد، برآمدگی، پف، پیله، تورم، دمل، نفخ
-
تورم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آماس، انتفاخ، برآمدگی، نفخ، ورم ۲. آماس کردن، ورم کرن، آماسیدن ۳. افزایش غیرمعقول قیمتها
-
نفخ
واژگان مترادف و متضاد
۱. دم، نفس ۲. باد، ریح ۳. آماس، آماه، انتفاخ، بادکردگی، برآمدگی، پف، تورم، ورم
-
متورم شدن
واژگان مترادف و متضاد
آماس کردن، باد کردن، ورم کردن، پف کردن
-
حمله کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاختن، تعرض کردن، تهاجم آوردن، یورش بردن، شبیخون زدن، تک کردن ≠ پاتک کردن ۲. تقبیح کردن، پرخاش کردن، پریدن، سرزنش کردن، به باد انتقاد گرفتن، انتقاد کردن
-
دمیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برآمدن، سرزدن، طلوع ۲. وزیدن ۳. رستن، روییدن ۴. باد کردن، فوت کردن
-
بالا آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برآمدن، صعود کردن ۲. افزوده شدن، زیاد شدن (سطحآب) ۳. متورم شدن، ورم کردن، آماس کردن ۴. باد کردن، برجسته شدن
-
برباد دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به باد فنادادن، پایمال کردن، تلف کردن، حیف و میل کردن، ضایع کردن، هدر رفتن ۲. خراب کردن، ویران کردن، منهدم کردن ≠ آباد ساختن، معمور کردن ۳. نابود کردن، نیست کردن، معدوم ساختن ≠ آفریدن، خلق کردن، هست کردن
-
باد کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. متورم شدن، ورم کردن ۲. آماس کردن، پف کردن ۳. نفخ کردن ۴. افاده فروختن، افاده کردن، تبختر کردن، فیس کردن ۵. به فروش نرفتن، روی دستماندن، مصرف نشدن ≠ به فروش رساندن، آب کردن ۶. پرهوا کردن، دمیدن ۷. برانگیختن، تهییج کردن، تی
-
خر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فریفتن، گولزدن ۲. خام کردن ۳. شیرینزبانی کردن، مداهنه کردن، چاپلوسی کردن، تملق گفتن (بهمنظور سوءاستفاده یا فریفتن)
-
مخابره
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخبار، ارسال، اعلام ۲. خبررسانی ۳. ابلاغ کردن، تلگراف کردن، خبر دادن ۴. پیامی را با تلفن یا تلگرامابلاغ کردن